خرگیوش نخستین ساختهی مانی باغبانی، نویسنده و منتقد سینما است که پس از دو سال انتظار، این روزها در حال اکران است. در ادامه مطلبی دربارهی این فیلم کمدی نوشتهایم. بهتر است ابتدا فیلم را ببینید و سپس این مطلب را بخوانید، هرچند که در این مطلب سعی کردهایم از افشای جزییات مهم داستان بپرهیزیم تا شمایل کلی فیلم برای مخاطبی که آن را هنوز ندیده است هم ترسیم شود.
کارگردان : مانی باغبانی | بازیگران : جواد عزتی ، بابک حمیدیان ، سیامک انصاری ، پانته آ سیروس ، همایون ارشادی ، امید روحانی ، ملیکا شریفی نیا ، مانیا علیجانی و مینا ساداتی
خلاصه داستان : فیلم سینمایی خرگیوش ، پدر «آرش» (بابک حمیدیان) مجبور میشود به خارج کشور برود. بنابراین دوستان «آرش»، «بابک» (سیامک انصاری) و «بهنود» (جواد عزتی) کنار او میمانند تا تنها نباشد. در این میان آٰش تصمیم به تغییر دکوراسیون داخلی خانه را تغییر بدهد. اما خانم طراح، در اتاقی را باز میکند که…
معرفی فیلم : خرگیوش فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مانی باغبانی و تهیهکنندگی حبیب اسماعیلی محصول سال 1395 است. خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی در مقام کارگردان است که پیشتر او را به عنوان منتقد و همچنین نویسندهی فیلمهایی همچون (مهمونی کامی) و (نهنگ عنبر) میشناختیم. (مهمونی کامی) توفیق اکران نیافت و بسیار حاشیه ساز شد اما (نهنگ عنبر) توانست رکورد فروش را جا به جا کند. وی پس از تجربهی موفقش در نگارش فیلمنامهی نهنگ عنبر، مجددا به سراغ نگارش و ساخت فیلمی کمدی رفته است.
فیلمی که در سال 95 ساخته شد و تا به امروز در نوبت اکران قرار داشت و نهایتا با اعمال اصلاحات این روزها در حال اکران است. فیلم همچنین متقاضی شرکت در جشنوارهی فجر سال 95 بود که از سوی هیئت انتخاب کنار گذاشته شد. برخی فیلم را یک کمدی متفاوت قلمداد میکنند و از آن لذت بردهاند اما عدهای دیگر نتوانستند با آن ارتباطی برقرار کنند.
سایر عوامل : نویسنده و کارگردان: مانی باغبانی، مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی، صدابردار: امین میر شکاری، تدوین: حسن ایوبی، موسیقی:دارا دارایی، طراح گریم:عظیم فراین، طراح صحنه و لباس:ملودی اسماعیلی، مدیر تولید:مهدی چراغی، جلوه های ویژه:بهنام خاکسار، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: آلاله هاشمی، منشی صحنه:سعیده دلیریان، عکاس:احمد رضا شجاعی، مشاور رسانه ای:بیتا موسوی، فضای مجازی:آریان امیرخان، سرمایه گذاران:حبیب اسماعیلی، بیژن لاهوتی
فیلمساز در فصل ابتدایی یک فیلم نهایتا پانزده الی بیست دقیقه زمان دارد تا مخاطب را درگیر جهان فیلمش کند
البته یک توجیه هم در مقدمه برای شخصیت آرش تعریف میشود که گویی او میخواهد برای فراموش کردن بیماری پدرش از این قرص استفاده کند. انتخاب این سه بازیگر در کنار هم نوید یک کمدی جذاب را میداد که البته لحظاتی خندهدار را هم در بعضی از سکانسها برای مخاطب خلق میکنند اما فیلم ایراداتی دارد که از جذابیت آن میکاهد.وقتی به تماشای یک فیلم مینشینیم، فیلمساز در فصل ابتدایی با توجه به میزان اطلاعاتی که باید بدهد نهایتا پانزده الی بیست دقیقه زمان دارد تا مخاطب را درگیر جهان فیلمش کند و مخاطب بداند چه چیز را باید دنبال کند. اگر با این نگاه به سراغ فیلم خرگیوش برویم شکست میخوریم چرا که مخاطب به هیچ عنوان با قصهای روشن مواجه نیست و صرفا شاهد یک سری موقعیتهای (به ظاهر) کمدی است. مثل موقعیت شروع فیلم که به نظر میرسد آرش زنی را در خانهاش پنهان کرده و با ورود همسرش بیتا (با بازی مینا ساداتیان) محاسباتش به هم میریزد. موقعیتی که تا حدی کلیشهای به نظر میرسد. مسئله دیگر، بیماری پدر آرش است که آن هم در حد یک توجیه است و جز استفاده در موقعیتهایی که بهنود ناخواسته این موضوع را به یاد آرش میآورد تا کمدی رخ دهد، به مقصود دیگری نمیرسد. در واقع ما به هیچ عنوان گذشتهی رابطهی این پدر و پسر را نمیدانیم و اهمیت آن برای مخاطب چندان قابل درک نیست.
رفته رفته که از فیلم گذشت و شخصیتهایی را دیدم که با مصرف قرص خمار شدند و سعی میکردند به هر بهانهای شاد باشند، به ذهنم رسید که فیلمساز تعمدا میخواهد اتمسفری خمارگونه مانند شخصیتهایش به فیلم بدهد و حس و حال آدمهای فیلم را به مخاطب هم القا کند، اما باید پرسید به چه قیمتی؟ به فرض که ما متوجه قصد فیلمساز شویم و معیارهای مرسومی را که از تماشای یک کمدی داریم دور بریزیم، اما میتوانیم چشم بر نبود یک روند مشخص و شخصیت پردازی درست ببندیم؟ تا کجا قرار است موقعیتهای بدون پرداخت و متکی به بازیگر ما را بخنداند؟ صدای آرش به صورت نریشن روی فیلم از ابتدا سعی میکند به ما اطلاعات بدهد اما اگر آن صدا را حذف کنید فیلم آسیب جدی میبیند؟ از شخصیتها چقدر میدانیم؟ جز اینکه بابک صرفا برچسب یک نقاش خورده است و درگیری کلیشهای و سادهای در برخورد با مسائل عاطفی دارد که بعید میدانم مخاطبی را بخنداند. از بهنود هم هیچ اطلاعات کارسازی نداریم. تنها کسی را که بیشتر میشناسیم آرش است که به واسطهی حرفهایی که خودش میزند او را میشناسیم و نه در موقعیتهای بحرانی که شخصیت از دل آنها بیرون میآید. گاهی فیلمساز با لفظ تعمدی بودنِ تمام این ایرادات، از ضعفهای فیلم فرار میکند اما تعمدی بودن به قیمت قربانی کردن فرم فیلم نیست. فیلمساز سعی میکند با تغییر نام قرصهای روان گردان به قرصهای تدبیر و امید، کنایهای سیاسی بزند و نخ تعقیب درون مایههای سیاسی را به دست مخاطب بدهد. کنایههایی که فقط سیاسی هم نیست و رفته رفته با میزگردهایی که آدمهای فیلم دور هم برگزار میکنند، جامعهي ایران را هم مورد هدف قرار میدهد. خرگیوش از مردمانی سخن میگوید که ادعای روشنفکری دارند و دربارهی هرچیزی اظهار نظر میکنند درحالی که اطلاعتشان شاید تنها به جستجو در ویکی پدیا محدود باشد.
دانلود فیلم خرگیوش از مردمانی سخن میگوید که ادعای روشنفکری دارند و دربارهی هرچیزی بدون داشتن اطلاعات اظهار نظر میکنند