نقد و بررسی بازی The Hong Kong Massacre
نقد و بررسی بازی The Hong Kong Massacre
"به قلم پرهام آقاخانی"
نقد این بازی براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
در طول چند سال اخیر، اوضاع در صنعت گیمینگ به گونهای شده که دیگر کپی برداری محض از بازیهای دیگر فایدهای ندارد. بازیکنان به دنبال تجربههایی هستند که هویت مختص به خودشان را داشته باشند و برای همین، سازندگان بازیها به دنبال قراردادن ایدههای جدید در عناوینشان هستند تا آنها را متمایز از سایرین کنند. ولی تنها داشتن یک ایدهی خوب برای طراحی بازی کافی نیست، بلکه اجرای این ایدهها نیز میبایست به درستی انجام پذیرد وگرنه تمام پتانسیل بازی به هدر میرود. در کمال تاسف، The Hong Kong Massacre نیز یکی از عناوینی است که در پیاده سازی ایدههایش به مشکل خورده است.
The Hong Kong Massacre (که در ادامه به اختصار با نام HKM به آن اشاره میکنیم) نیز درست همانند بسیاری از نمونههای مشابه، بر ارائهی داستانی با مضمون انتقام گیری تمرکز کرده است و بازیکن را در نقش یک مامور پلیس شهر Hong Kong قرار میدهد که برای انتقام گیری از یک گروه تبهکاری، به یک کشتار بزرگ دست میزند و جزئیات این انتقام گیری را بعد از دستگیر شدنش، در بازجوییها عنوان میکند. متاسفانه با وجود پتانسیل و بستر مناسب برای ارائه دادن یک داستان خوب با غافلگیریهای متعدد، چنین اتفاقی رخ نداده است و داستان بازی فوق العاده ساده و تقریبا قابل پیش بینی است. چیزی هم که وضعیت را بدتر میکند، سکانسهای سینماتیک هستند که بار اصلی روایت را به دوش میکشند، اما به خاطر داشتن مشکلاتی از قبیل دیالوگ نویسیهای عجیب و یا گنگ و نامفهوم بودن، اصلا نمیتوانند مخاطب را به دنبال کردن همین داستان ساده ترغیب کنند و در عوض، او را از خود میرانند.
با این حال، هستهی گیم پلی بازی فوق العاده جذاب و سرگرم کننده است. مکانیکهای اصلی HKM درست همانند سایر بازیهای ژانر Twin-Stick Shooter و مخصوصا سری Hotline Miami است؛ البته با این تفاوت که میتوانید به سبک فیلمهای جان وو، به صورت سینماتیک به جاخالی دادن به گلولهها بپردازید و در همین حال، دشمنان را به رگبار ببندید یا این که از مکانیک Slow Motion برای کند کردن سرعت گیم پلی استفاده کنید. با شلیک به محیط و تلاش برای نابودی دشمنان نیز، این افکتهای مختلف گرافیکی هستند که به صورت اغراق شدهای به اطراف پرتاب میشوند و هیجان مبارزه را بالا میبرند. در این بازهی زمانی، HKM دقیقا همان چیزی است که میخواهید: یک عنوان شوتر پرسرعت و سرگرم کننده. ولی با کمی پیشرفت بیشتر است که محدودیتهای بسیار، خودشان را نشان داده و کیفیت گیم پلی را به شدت پایین میآورند.
به عنوان اولین مورد، هیچ گزینهای برای مبارزات تن به تن در اختیار مخاطب قرار نمیگیرد. در نتیجه، هیچ اثری از اسلحههای سرد یا استفاده از درها برای گیج کردن دشمنان در HKM نیست و نه تنها نمیتوانید بدون جلب توجه دشمنان، آنها را از بین ببرید، بلکه در صورت تمام شدن گلولههای خشابتان نیز به دردسر خواهید افتاد. مورد دوم، نبود هیچ گونه روش قابل اتکا برای شناسایی دشمنان و برنامه ریزی برای مبارزه با آنهاست. اگر یادتان باشد، در عنوان Hotline Miami میتوانستید تا با فشردن یک دکمه، دوربین را جلوتر ببرید و با مشاهدهی دشمنانی که دورتر از شما هستند، برای از بین بردن آنها برنامه ریزی کنید. HLM نیز از یک سیستم تشخیص استفاده میکند که دشمنانی که دورتر از شما قرار دارند را با یک فلش در کنارههای صفحه، نشان میدهد؛ اما مسئلهی اصلی اینجاست که این سیستم اصلا دقیق نیست و در بازهی محدودی فعالیت میکند. در نتیجه ممکن است به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت خاص، نتوانید بفهمید که دقیقا جلویتان پر از دشمن است.
مورد سوم نیز، تعداد اسلحههایی است که میتوانید از آنها استفاده کنید. در تمام مدت زمان انجام این بازی، تنها قادر هستید که از 4 اسلحه گرم (Pistol، شات گان، SMG و Rifle) استفاده کنید؛ مسئلهای که با توجه به نبود مبارزات تن به تن و اسلحههای سرد، باعث فقدان تنوع در این بازی شده است. البته برای رفع این مشکل، یک سیستم خرید و ارتقای اسلحهها در اختیار بازیکن قرار داده میشود تا با هر اسلحهای که خواستید، وارد مراحل شوید یا آنها را قدرتمندتر کنید؛ ولی این موضوع برعکس به ضرر بازی تمام شده است. وقتی با استفاده از Rifle میتوانید هم گلولههای بیشتر و هم دقت بیشتری در شلیکها داشته باشید، یا وقتی با Pistolها میتوانید مهمات نامحدودی با خود حمل کنید، واقعا چرا باید به سراغ اسلحهی دیگری بروید؟
صحبت از نبود تنوع شد. متاسفانه باید گفت که نه تنها تعداد اسلحهها محدود است، بلکه دشمنان و طراحی مراحل نیز وضعیت مشابهی دارند. تعداد دشمنان موجود در طول مراحل، واقعا پایین است و تا انتهای بازی، تنها شاهد همان مزدوران اسلحه به دست همیشگی هستید که شاید هم گهگاهی نسبت به شلیکهای شما واکنش نشان داده و سعی کنند که از عمل Dodge استفاده کنند. این موضوع حتی در مورد باس فایتها نیز صدق میکند و نه تنها این مبارزات بسیار ساده هستند، بلکه کاملا از روی هم کپی شدهاند! در طول تمام باس فایتها، شما در داخل یک سری اتاق قرار دارید و باس نیز در راهرو یا کوچهی کناری در حال شلیک کردن از پنجرهها به سمت شماست. اینجاست که وظیفه دارید تا با حرکت مداوم به سمت بالا، خود را در نزدیکی باس نگه دارید و به تبادل گلوله بپردازید. این شیوهی مبارزه، جذاب و هیجان انگیز به نظر میرسد ولی در عمل اصلا خوب ظاهر نمیشود؛ چون همان طور که گفتیم، نه تنها بیش از حد استفاده میشود، بلکه خیلی راحت میتوانید اعمال اسکریپت شدهی باس را پیش بینی کرده و از راه دور و بدون وارد شدن به اتاقهای بعدی، او را از بین ببرید.
طراحی کلی مراحل نیز در اکثریت مواقع، فوق العاده تکراری است. تقریبا تمام مراحل در حالی که کارکتر اصلی در یک اتاق بسته قرار گرفته، شروع میشوند و میبایست با عبور از در ورودی، به قلع و قمع دشمنان بپردازید و فقط در تعداد محدودی از آنها میتوان شاهد ایدههای جالب بود. به عنوان مثال در طول یکی از مراحل ابتدایی، بر روی پشت بام ساختمانها قرار میگیرید و ناگهان به جای محیطهای بستهی همیشگی، با یک محیط قابل گشتن روبرو میشوید؛ یعنی میتوانید به جای وارد شدن از درها، روی بالکنها بپرید و از پشت پنجرهها با دشمنان درگیر شوید. این واقعا ایدهی نوآورانهای است و نه تنها عمق خیلی خوبی به مرحله میدهد، بلکه دست بازیکن را نیز برای انجام استراتژیهای مختلف باز میگذارد. اما ناگهان در مراحل بعدی بازی، این ایدهی فوق العاده دور ریخته میشود و باری دیگر طراحی مراحل به روال عادی خودش برمیگردد.
مورد دیگری که به گیم پلی لطمه زده است، هوش مصنوعی است که وضعیت فوق العاده متغیری دارد و باعث انجام حرکات ضد و نقیضی از سوی دشمنان شده است. بعضی اوقات، دشمنان آن قدر حرفهای میشوند که به صورت تله پاتی، حضور شما را احساس کرده و سریعا واکنش نشان میدهند و در سایر اوقات، آن قدر احمق هستند که حتی اگر در اتاق کناریشان یک کشتار فجیع راه بیاندازید، اصلا متوجه نمیشوند. آنها حتی از وارد شدن به سایر اتاقها نیز عاجز هستند و اگر متوجه حضور شما بشوند، به ندرت پیش میآید که شاهد هجوم بردن دشمنان به اتاقهای دیگر باشید و تنها آنها را در حال گشت زنی در همان اتاقی که هستند، خواهید یافت.
چیزی که وضعیت را حتی اسفناکتر از قبل میکند، یک سری انتخابهای عجیب انجام شده در طراحی بازی و چالشهاست. برخلاف بسیاری از عناوین، گلولهها در HKM از پنجرهها عبور نمیکنند و میبایست اول پنجرهها را با شلیک یک گلوله بشکنید و بعد به دشمنان تیراندازی کنید! این یکی از غیرمنطقیترین انتخابها در طراحی مراحل محسوب میشود که نه تنها به خاطر استفادهی زیاد از پنجرهها در مراحل، باعث از بین رفتن کارایی شات گان شده است، بلکه میتواند موجبات مرگهای پی در پی بازیکن را هم فراهم کند. از طرفی دیگر، چالشهای متعدد برای کسب ستاره و آپگرید کردن اسلحهها نیز واقعا سوال برانگیز هستند. این چالشها عبارتند از اتمام مرحله در یک زمان خاص، عدم استفاده از Slow Motion و تمام کردن مرحله با دقت 100% (هر شلیک، یک دشمن را بکشد) که در ظاهر، نامناسب به نظر نمیرسند؛ اما به صورتی ناخواسته، ضربهی دیگری به بدنهی HKM وارد کرده و باعث شدهاند تا شات گان به خاطر پخش متفاوت گلولههایش با هر شلیک، باز هم بی استفاده شود.
انتخاب عجیب سوم نیز چیزی نیست جز استفاده از Input Lag. برای کسانی که با این مورد آشنایی ندارند، باید بگوییم که Input Lag، به میزان تاخیر بین فشرده شدن یک دکمه و اجرای حرکت مربوط به آن اطلاق میشود که میتواند تحت تاثیر موارد مختلفی مثل نوع نمایشگر و کد نویسی خود بازی قرار گیرد و در ژانرهایی که به عکس العملهای سریعی نیاز دارند (مثل فایتینگ)، باید مقدار کمی داشته باشد. متاسفانه HKM نیز در کمال ناباوری، از میزانی Input Lag برای انجام تقریبا تمام حرکات به جز شلیک کردن، استفاده میکند که باعث شده تا آنها با مقدار قابل توجهی از تاخیر اجرا شوند. همین تاخیر نیز باعث میشود که لحظات بسیاری پیش بیاید که قسم میخورید دکمهی Dodge را فشار دادهاید ولی کارکتر اصلی گلولهها را جاخالی نداده است؛ موردی که مخصوصا در هنگام استفاده از Slowmotion و به دلیل کند شدن تمام اجزا و مکانیکهای گیم پلی، بیشتر خودش را نشان میدهد.
متاسفانه باید بگوییم وضعیت بخشهای صوتی و بصری هم چندان مساعد نیست. در زمینهی صداگذاری، شاهد عملکرد مناسبی هستیم و صداهای مرتبط با اسلحهها و اجزای مراحل، کیفیت مناسبی دارند؛ ولی موسیقیها علیرغم این که خوب تنظیم شدهاند، واقعا تعداد محدودی دارند و بعضی اوقات هم به درستی در طول مراحل استفاده نشدهاند. در نتیجه قطعات موسیقی یا آن قدر تکرار میشوند که بعد از مدتی، نسبت به تعداد آنها شک میکنید، یا این که باعث میشوند یک نبرد سهمگین اصلا هیجان انگیز به نظر نرسد. این دوگانگی در بخش گرافیکی نیز به چشم میخورد و با این که HKM از نظر بصری و در حین مراحل، واقعا زیباست و در طول آن خیلی خوب از افکتها استفاده میشود، ولی در سکانسهای سینماتیک مربوط به زمان بازجویی، کیفیت گرافیکی اصلا در حد و اندازههای آنچه که در مراحل دیدهاید ظاهر نمیشود.
در نهایت نیز، وضعیت فنی نسخهی PC پای به میدان میگذارد تا آخرین ضربه را بر پیکر نیمه جان این بازی وارد کند. عملکرد فنی نسخهی PC در یک کلام، افتضاح است و در زمان لانچ، از مشکلات بزرگی نظیر نبود FPS Cap، عدم پشتیبانی از V-Sync، ذخیره نشدن تنظیمات گرافیکی و تغییر آنها به مقادیر پیش فرض بعد از اتمام هر مرحله، و همچنین استفادهی بیش از اندازه از RAM و GPU رنج میبرد. خوشبختانه سازندگان بازی به تلاش برای حل این مشکلات پرداختهاند؛ اما در زمان نوشته شدن این مطلب، هنوز هم یک سری از آنها (مانند میزان استفاده از GPU و یا تغییر اتوماتیک رزولوشن) حل نشده و به قوت خودشان باقی هستند. در نتیجه، افرادی که با توجه به حداقل سیستم مورد نیاز این عنوان به سراغش بروند، قطعا جا خواهند خورد.
بازبینی تصویری:
بعد از کشتن آخرین دشمن در هر مرحله، شاهد یک صحنهی آهسته خواهید بود. اما معلوم نیست ازدیاد موشن بلر و تاری تصویر، سهوا صورت گرفته یا برای مخفی کردن کیفیت مدلها استفاده شده است
متنها و دیالوگهای بازی پر از ایرادات گرامری و دستوری است
دقیقا در مکانی که جلوی Crosshair واقع شده (انتهای تصویر)، یک دشمن در حال پرسه زنی است؛ ولی سیستم تشخیص دشمن، از شناسایی آن عاجز است
تمام اسلحههای موجود در بازی در یک تصویر
وضعیت تمام باس فایتها (و تا حدی هم مراحل) بازی در یک تصویر
بازی همچنین در مورد یک سری از مسائل مثل هشدار در مورد اضافه شدن پنجرهها به مراحل یا شیرجه زدن به سمت بالکنها و سقفها، یا توضیحی نمیدهد و یا خیلی دیر این کار را میکند
نکات مثبت:
بازی در طول مراحل، زیبا به نظر میرسد
موسیقی متن مناسب
وجود سیستم خرید و ارتقای اسلحهها
نکات منفی:
بهینه سازی بسیار بد نسخه PC
کیفیت گرافیک و مدل سازیها در کات سین ها، اصلا جالب نیست
نبود برخی راهنماییهای لازم
وجود Input Lag که باعث مرگهای ناخواسته میشود
محدودیت بیش از اندازهی گیم پلی
تنوع بسیار پایین در طراحی مرحله، اسلحهها و دشمنان
هوش مصنوعی نامناسب
سیستم شناسایی دشمنان اغلب خوب کار نمیکند
انتخابهای عجیب در طراحی مراحل و چالشها
بی مصرف شدن نصف اسلحهها و آپگریدها با پیشروی
سخن آخر: The Hong Kong Massacre نمونهی دیگری است از این که چگونه مشکلات یک عنوان میتوانند مانع پیشرفتش شده و آن را از تبدیل شدن به چیزی که میتوانست باشد، بازدارند. هستهی بازی سرگرم کننده است، ولی نقصهایی همانند گیم پلی محدود و مشکلات شدید در بحث عملکرد فنی (در پلتفرم PC)، تجربهی کلی آن را در وضعیت بدی فرو بردهاند.
Verdict:
The Hong Kong Massacre is another example of how a game's flaws can hold it back, not allowing it to become what it could have been. The game is really fun at its core, but problems like limited gameplay and severe performance issues (on the PC version) have dragged down the overall experience.
Final Score: 4 out of 10 – PC Version