مدتهاست که سازندگان فیلمهای دفاع مقدس و جنگی در کشور ما به این نکته پی بردهاند که فیلمسازی ژانر جنگی باید تغییر پیدا کند و زمانی که امکانات و ساخت یک فیلم اکشن جنگی تمام عیار بسیار هزینهبر است، بهتر است که سینمای جنگی را در کالبدی جدید تعریف کنند.(در این مثان استثناهایی مثل تنگه ابوقریب وجود دارند که با هزینههای چندین میلیاردی تولید شدهاند و با وجود فروش بالا نتوانستند به سوددهی برسند.) فیلمهای جنگی که درباره جنگ است اما در آن خبری از صحنههای اکشن نیست، سالهاست که توسط کارگردانان خوش ذوق تهیه و تولید میشوند و ۲۳ نفر آخرین مورد این سبک فیلمهاست.
موسسه اوج یا به بیانی بهتر سازمان هنری اوج، نهادی برخاسته از دل سپاه پاسداران است که توانسته بودجههای نسبتا بالایی را برای تولید کارهایش خرج کند. اوج از سال ۱۳۹۰ تاسیس شد ولی دو سه سالی است که با تغییر رویه و نگاه مدیران آن، شاهد ساخت آثار درخور توجهی از سوی این سازمان هستیم و به نظر میرسد که اوج بالاخره به این نکته پی برده که شعار سر دادنهای افراطی کار را به جایی نمیرساند و با دست در دست قرار گرفتن کنار هنرمندان حاذق، آثاری را تولید میکند که هم مردمی باشند و هم در راستای سیاستهای این سازمان پیش بروند.
نمونه بارز این همکاریها را در فصل پنجم سریال محبوب پایتخت شاهد بودیم که با ورود اوج به این مجموعه، سریال از نظر کیفی سطحی بسیار بالاتر از فصلهای پیشین خود قرار گرفت و بودجه خوبی که از طرف موسسه به آنها داده شد و امکانات و اجازههایی که اوج برای عوامل سریال فراهم کرد باعث شد که سریال وارد فاز جدیدی شود.
سازمان سینمایی اوج چند سالی است که به خوبی و با طمانینه و سیاستهایی خاص وارد وادی فیلمسازی برای اکران سینماها هم شده و تا به امروز توانسته فیلمهایی چون تنگه ابوقریب، ایستاده در غبار، به وقت شام، بادیگارد و یا انیمیشن فهرست مقدس را تولید کند که جملگی آنان فیلمهایی نسبتا پرهزینه بودند و البته با بخت اقبال خوبی هم در میان مردان حکومتی و بخشی از مردم شدهاند.حاشیههای این سازمان سینمایی تمامی ندارد و وابستگی آنها به سپاه پاسداران باعث شده که این حواشی روز به روز داغتر هم بشوند و البته اگر یادتان باشد، ابراهیم حاتمی کیا در جشنواره سال گذشته کارکنان و کارمندان این مجموعه را با لفظ سربازان گمنام امام زمان معرفی کرد.
سازمان سینمایی اوج در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر چندان دست پر حاضر نشده و تنها با فیلم ۲۳ نفر به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کرده است. مجتبی فرآورده تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را برعهده دارد؛ فردی که پیشتر در در دهه هفتاد شمسی آثاری را در ژانر دفاع مقدس ساخته و یا تهیه کنندگی کرده و حالا با دگردیسی زاویه دید خود، فیلم ۲۳ نفر را تهیه کنندگی کرده است. در کنار فراورده، مهدی جعفری سکاندار کارگردانی فیلم را برعهده گرفته، فردی که تا پیش از این فیلم سینمایی ایستگاه اتمسفر را ساخته بود و البته مستندی هم درباره همین ۲۳ نفر مورد بحث در فیلمش تحت عنوان آن ۲۳ نفر و یک نفر دیگر ساخته بود.
۲۳ نفری که فیلم جدید سازمان سینمایی اوج داستان آنها را روایت میکند، در حقیقت ۲۳ سرباز نوجوان ۱۵ تا ۱۸ ساله هستند که در زمان جنگ ایران و عراق به اسارت گرفته شدند و به جای آنکه به همراه دیگر رزمندگان به اردوگاهها فرستاده شوند، در زندان عراقیها ماندند. صدام حسین و تیم نظامیاش تصمیم گرفته بود که با اسیر کردن این نوجوانان، با آنها یک سری شوی تبلیغاتی تلویزیونی به سود کشور خود بسازد و این نوجوانان را دستمایه فریبهای سیاسی و پروپاگاندای خود کرد. صدام حسین لباسهای شیک تن این بچهها کرده و آنها را به شهربازی میبرد و با فیلمبرداری و عکسبرداری از این تیم نشان میداد که ارتش عراق با نوجوانان سر صلح و دوستی دارد و به دروغ میگفت که این رزمندگان کوچک به زور و فریب پول و… به جنگ فرستاده شدهاند.
احتمالا با من هم عقیده هستید که در سینمای ایران، جای سینمای اقتباسی به شدت خالی است و کمتر اثری را مشاهده میکنیم که بر اساس یک کتاب داستانی ساخته شده باشد و به موفقیت هم رسیده باشد. فیلمهای معدودی در سینمای کشورمان بودهاند که بر اساس یک کتاب ساخته شوند و این گزینههای معدود نتوانستند حق مطلب را نسبت به منبع اقتباسی خود بیان کنند. فیلم ۲۳ نفر هم بر اساس کتابی به نام داستان آن ۲۳ نفر ساخته شده که توسط یکی از همین اسرای نوجوان نوشته شده است. شاید همینجا بد نباشد بگویم که تمامی این ۲۳ نفر به جز یک نفر آنها (سید عباس سعادت) همچنان زنده هستند و احمد یوسف زاده که نویسنده کتاب نیز به شمار میرود، کارهای زیادی پیرامون شنیده شدن قصه تلخ خود و دوستانش در بین مردم کرده است.
احمد یوسف زاده با نگاشتن کتاب داستان آن ۲۳ نفر توانست نظر بسیاری از مردم را جلب کند و کتابش بین بسیاری از دولتمردان از جمله رهبر ایران مورد تمجید قرار گرفت. بعد از این موفقیتها، کارگردانان و استودیوهای گوناگونی پا پیش گذاشتند تا فیلمی را بر اساس داستان حماسی این نوجوانان رزمنده بر اساس کتاب یوسف زاده بسازند و در نهایت قرعه به همین سازمان اوج و مهدی جعفری افتاد که سال گذشته فیلمی مستند و تلویزیونی نیز بر اساس این رزمندگان ساخته بود.
فیلم ۲۳ نفر داستان بسیار جذابی دارد و به اصطلاح از Plot بسیار خوبی بهرهمند است. شنیدن داستان اسیر شدن ۲۳ سرباز نوجوان در یک جنگ نابرابر و آزار و ستمی که به آنها روا داده شده و بدبختیهایی که در دوران اسارت خود کشیدند و بردباریهایی که از خود نشان دادند، تقریبا برای هر مخاطبی در هر جای دنیا جذاب است. داستانی که فیلم روایت میکند، به خاطر حضور قهرمانان نوجوانش به دل همه مخاطبین مینشیند و فارغ از موافق یا مخالف بودن با سیاستهای کشور، میتوان با تک تک کاراکترهای آن همذات پنداری کرد. این موضوع برگ برنده اصلی فیلم ۲۳ نفر به شمار میآید و مردمی بودن آن باعث شده که فیلم بتواند جای خودش را پیش دل تماشاگر باز کند. این داستان جذاب به همراهی ۲۳ نوجوان ناشناس بازیگر روایت میشود که همگی کار خود را به بهترین نحو انجام دادند و بازیگران خردسال فیلم توانستهاند به تک تک این کاراکترها جان تازهای بدهند.
در کنار ۲۳ سرباز نوجوان، فرد فداکار دیگری به اسم ملا صالح قاری نیز حضور دارد که داستان و سرنوشت او نیز به اندازه کافی جذاب است و فیلم البته زیاد روی این قصه مانور نمیدهد. ملا صالح قاری در تاریخ جنگ ایران و عراق، یک اسیر ایرانی بود که به ناچارا تبدیل به مترجم عراقیها شده بود و بعدها پس از آزادی به جرم خیانت، چند سالی را در کشور خودش نیز توسط وزارت اطلاعات ایران به زندان افتاد چرا که تصور میشد او جاسوس عراقیها شده است.
فیلم ۲۳ نفر روی لبهای قرار دارد که یک طرف آن داستان ناب و دلنشین آن است و طرف دیگر آن شعار سر دادنهای نابجا در طول فیلم که باعث شده فیلم بیش از حد تبدیل به یک اثر سفارشی شود. از همان ابتدای فیلمبرداری فیلم که حاج قاسم سلیمانی به پشت صحنه این فیلم سر زد و یادداشتی را درباره این ۲۳ نفر نوشت، این شایعه وابسته بودن بیش از حد و سفارشی بودن فیلم در بین مردم پیچید و حال که فیلم در جشنواره فیلم فجر اکران شده میتوان با قطعیت بیشتری در این رابطه نظر داد.
در واقع فیلم دیالوگهایی دارد که اصلا با حال و هوای فیلم جور در نمیآید و برخی صحنهها مانند شادی کردن بچهها بعد از آزاد شدن خرمشهر، تصنعی از آب در آمده است. فیلمساز تا نیمه اول فیلم کار خود را به درستی انجام داده و به نظر میرسد یادش افتاده که باید پیامها و شعارها را نیز در فیلم بگنجاند و تصمیم گرفته که نیمه دوم را با گنجاندن این موارد پر کند.
فیلم ۲۳ نفر همانطور که گفته شد بر اساس کتابی با همین نام نوشته شده و تا حد زیادی هم به کتاب وفادار مانده و هرچند نتوانسته مانند کتاب، هویت دقیقی به ۲۳ قهرمانش بدهد و به جز دو سه تن از آنها، بقیه در حاشیه قرار دارند. تعدد این تعداد قهرمان در مدیوم سینما باعث شده که این مشکل پیش بیاید و حقیقتا زیاد نمیتوان به این موضوع خرده گرفت اما اینکه ملا صالح قاری در کنار این قهرمانان، کاراکتری ناپخته از آب در آمده دیگر قابل گذشتن نیست.
موسیقی فیلم ۲۳ نفر توسط آریا عظیمی نژاد ساخته شده و او سهم خود را در این بخش فنی از فیلم به خوبی ادا کرده است. کارگردان نیز با توجه به بودجه و امکاناتی که موسسه اوج در اختیار آنها گذاشته، توانسته صحنههای زیبا و بدیعی خلق کند و چند دقیقه ابتدایی اکشن اول فیلم را نیز به زیبایی از آب در بیاورد. بازسازی صحنههای دیدار نوجوانان سرباز با صدام و بازسازی لوکیشنها و بسیاری از موقعیتهای دیگر پیش آمده برای این رزمندگان نیز دقیق و حساب شده بوده و از حیث طراحی صحنه و این موضوعات نمیتوان به فیلم خرده گرفت. اما مبحث گریم کمی تا قسمتی دارای نقاط ضعفی است و اوج این ضعفها در سکانسهایی که پیکر شهدا را به نمایش میگذارد قابل مشاهده است.
فیلم ۲۳ نفر داستان جذابی دارد و به واسطه همین داستان یک فیلم دیدنی از آب در آمده ولیکن کارگردان میتوانست آن را تبدیل به اثری بدون جانبدارانه سیاسی کند که طبعا با حضور سازمان اوج به عنوان تهیه کننده این اثر، این مهم نمیتواند محقق شود. در هر حال ۲۳ نفر اثر احساسی و درگیرکنندهای است که عوامل آن برای آن زحمت کشیدند و بیشتر از آنها، خود این ۲۳ رزمنده نوجوان بودند که با بیش از هشت سال اسارت در پیش عراقیها، تلاش خود را برای ثبت و جاودان کردن اسم خودشان کردند.
نوشته همراه با فیلمهای سودای سیمرغ سی و هفتم؛ نگاهی به فیلم ۲۳ نفر اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.