نقد و بررسی بازی Pikuniku
نقد و بررسی بازی Pikuniku
"به قلم پرهام آقاخانی"
همانطور که میدانید، بازیهای ویدئویی در نظر یک سری از افراد و مخصوصا اکثریت جمعیت کشور خودمان، مدیومی بچهگانه قلمداد میشوند. به همین خاطر، اگر عنوانی از گرافیک کارتونی یا سادهای بهره ببرد، به طور اتوماتیک یا مخصوص افراد کم سن و سال خطاب میشود و یا به طور کامل نادیده گرفته میشود. Pikuniku نیز از گرافیکی فوق العاده ساده و کارتون مانند بهره میبرد؛ اما درست برخلاف تصور همان عدهای که در ابتدای متن به آنها اشاره کردیم، عنوانی برای افراد کم سن و سال نیست و بیشتر دریچهای است برای پرتاب کردن بازیکنان کارکشتهتر به دنیایی شاد و شیرین، یا فرصتی برای تفریح به صورت دو نفره در کنار هم.
قبل از این که شروع کنیم، ذکر یک نکته ضروری است. Pikuniku عنوانی است که در بحث داستانی، تقریبا غیرمنتظره عمل میکند و احتمالا قادر به پیش بینی یک سری از وقایع و اتفاقات آن نخواهید بود. پس اگر میخواهید که نهایت لذت را از آن ببرید و غافلگیریهایش برایتان اسپویل نشود، لازم است که بدون دانستن اطلاعات قبلی به تجربهی آن بپردازید. در نتیجه، اگر قصد تجربه کردن این عنوان را دارید، پیشنهاد میکنیم اطلاعات موجود در پاراگراف بعدی که مرتبط به روند داستانی این بازی میشود را مطالعه نکنید.
در نگاه اول، Pikuniku یک عنوان خیلی ساده است. کارکتر اصلی بازی در یک غار بیدار شده و متوجه میشود که مدت زمان زیادی است که در آن مکان بوده، پس برای کمی هواخوری به بیرون از غار میرود که همین عملش، او را وارد یک ماجراجویی بزرگ میکند. از همان اوایل کار، بازی اصلا خودش و داستانش را جدی نمیگیرد و در یک محیط شاد، رنگارنگ و بی خطر دنبال میشود. اما این تنها ظاهر بازی است؛ چون با پیشروی بیشتر است که به تدریج، داستان از این رو به آن رو میشود و با مطرح کردن یک سری موضوعات غیرمنتظره (همانند ملحق شدن به یک گروه مقاومت برای مبارزه با شخصیت منفی بازی)، به تدریج حالتی دیستوپیاییتر به خودش میگیرد. ولی نکتهی جالب اینجاست که با این وجود، جو حاکم بر بازی حتی ذرهای جدی نمیشود و Pikuniku همچنان به خاطر دیالوگ نویسیهای خلاقانه و طنز، و همچنین گرافیک و صداگذاری خاصش، یک عنوان دوست داشتنی باقی میماند.
Pikuniku از منظر گرافیکی و صوتی، به نسخهای پلتفرمر از عنوان معروف LocoRoco شباهت دارد. تمام محیطهای Pikuniku ظاهری بسیار ساده، ولی رنگارنگ دارند و علیرغم این که گرافیک دو بعدی بر اکثر محیطهای آن غالب است، ولی میتوان نشانههایی از پالیگانها را نیز در آن یافت که با جایگذاری درستشان، خللی در سبک گرافیکی ایجاد نکردهاند. حتی طراحی شخصیتها نیز به سادهترین شکل ممکن انجام شده است و این موضوع در کنار حالات ظاهری و انیمیشنهای جالب آنها (مخصوصا انیمیشنهای واقعا مضحک و منحصر به فرد راه رفتن)، باعث شده تا بازی به طرز عجیبی، فوق العاده دوست داشتنی به نظر برسد.
مکمل این وضعیت گرافیکی نیز، موسیقیها هستند. اگر عناوین عرضه شده در چند سال اخیر توسط ناشر این عنوان (مانند The Messenger و GRIS) را تجربه کرده باشید، حتما میدانید که آن بازیها چه آلبوم موسیقی خارق العادهای دارند. خوشبختانه همین موضوع در مورد Pikuniku نیز صدق میکند و موسیقیهای بازی واقعا کیفیت و ریتم عالیای دارند. ماهیت کلی موسیقیها مثل این میماند که سبک خاص LocoRoco را با مقداری Toejam & Earl مخلوط کرده باشید. در نتیجه، حاصل کار به قطعاتی ختم شده که حتی در شرایطی مثل مواجهه با باس فایتها نیز فوق العاده شاد و اصطلاحا Funky به نظر میآیند و تلاش برای همراهی نکردن ضرب آهنگ آنها، اغلب بی نتیجه خواهد بود.
اما با این حال و همانطور که در ابتدای متن گفتیم، Pikuniku برای قشر کم سن و سال ساخته نشده است و اگر با این ذهنیت به سراغ آن بروید، باید آماده باشید تا در عرض 30 دقیقه شاهد گیر کردن بازیکن مورد نظرتان در بازی باشید! واقعیت اینجاست که Pikuniku در ابتدای کار، درست همانند یک عنوان کژوال یا تماما معمایی به نظر میآید؛ اما در ادامهی کار است که ناگهان مواردی نظیر چالشهای پلتفرمینگ، ماموریتهای جانبی و همچنین باس فایتها به مخاطب معرفی میشوند که اغلب آنها، به سطح مهارت متوسطی برای انجام شدن نیاز دارند. این موارد نه تنها سطح بازی را از آن چیزی که هست، بالاتر میبرند، بلکه موجب میشوند که در طول 4 ساعتی که به انجام بخش داستانی میپردازید، گیم پلی تکراری نشود و همیشه چیزی برای غافلگیر کردن شما داشته باشد.
ولی خب، Pikuniku بی ایراد نیست و مشکلات متعددی را میتوان در آن مشاهده کرد. به عنوان اولین مورد، لگد زدن چندان دقیق نیست و در برخی مواقع، کلا به هدف اشتباهی یا به سمتی دیگر اصابت میکند، یا این که قدرت مناسبی ندارد و در بعضی مواقع، خیلی ضعیف است. دومین مورد نیز، نبود راهنماییهای لازم در جریان گیم پلی است؛ موردی که در چند وقت اخیر، زیاد با آن سروکار داشتهایم. متاسفانه در Pikuniku نیز شاهد این هستیم که در مورد یک سری از موارد مهم، مثل نحوهی اتمام مراحل Co-Op یا چگونگی استفاده از ویژگیهای لگد زدن و قل خوردن در طول گیم پلی، هیچ توضیحی داده نمیشود و مخاطب نیاز دارد تا خودش با مراجعه به بخش تنظیماتی، در مورد آنها اطلاعات کسب کند که همین باعث شده است که کیفیت گیم پلی تا حدی پایین بیاید.
حالا بعد از تمام شدن بخش Adventure و یافتن تمام موارد مخفی باید چه کرد؟ اینجاست که بخش Co-Op پای به میدان میگذارد. در این بخش میتوانید به همراه یک بازیکن دیگر و به صورت دو نفره، به انجام مراحلی با پازلهای مختلف بپردازید که همکاری برای حل کردن آنها، حرف اول و آخر را میزند. اما چه کسی گفته که نمیتوانید یک مقدار هم در طول آن تفریح کنید؟ درست مانند عناوین اخیر سری Rayman، ویژگی حملهی بازیکنان به یکدیگر در طول بخش Co-Op فعال است. در نتیجه، خیلی راحت میتوانید به جای حل معماها، یکدیگر را به باد لگد گرفته و به اطراف شلیک کنید که باعث شده انجام این مود، تجربهای بسیار لذت بخشتر از مود داستانی و حتی سایر عناوین مشابه را ارائه دهد.
اگر هم از حل کردن معما و پلتفرمینگ (یا بستن یکدیگر به رگبار لگد) خسته شدید، میتوانید سری به مودهای مسابقه با ماشین، و همچنین Baskick بزنید که یک مود چند نفرهی جداگانه است و شباهت زیادی به Kung Foot دارد؛ البته با این تفاوت که بیشتر روی بسکتبال تمرکز شده است و همچنین خبری از ضربه زدن با دست در آن نیست. ولی با این حال، تعداد مراحل Co-Op با احتساب مودهای مسابقه با ماشین و Baskick، از 10 مورد فراتر نمیروند که واقعا تعداد کمی است و خیلی زود به اتمام میرسند. در نتیجه، بازیکنانی که بخواهد این عنوان را به صورت دونفره انجام دهند، محتویات خیلی زیادی در آن نخواهند یافت و مجبور به تکرار مجدد مراحل خواهند شد.
بازبینی تصویری:
ایده این منتقد جهت ساخت یک مترسک ترسناک
اگر Kung Foot را خیلی دوست داشتید، احتمالا عاشق Baskick خواهید شد
تعداد مراحل و مودهای Co-Op واقعا میتوانست بیشتر از این باشد
LANGUAGE
بسته به رزولوشن و همچنین شانستان، ممکن است با گلیچ خارج نشدن کامل کارکترها از صفحه و قفل شدن بازی روبرو شوید
لگد زدن به بقیه و پرتاب کردنشان خیلی راحت میتواند به یکی از کارهای مورد علاقهتان در بازی تبدیل شود
نکات مثبت:
داستان جالب با دیالوگ نویسیهای مناسب
گرافیک ساده و دوست داشتنی
موسیقیهای عالی
درجه سختی متعادل
نکات منفی:
برخی باگها و گلیچها
نبود برخی توضیحات مهم در طول بازی
لگد زدن چندان دقیق نیست
تعداد مراحل Co-Op میتوانست بیشتر باشد
نبود حالت صفحه Exclusive Fullscreen
سخن آخر: Pikuniku یک عنوان پازل – پلتفرمر کوتاه و شیرین است که هیچ وقت خودش را جدی نمیگیرد. بازی به خاطر گرافیک زیبا، قطعات موسیقی بسیار خوب، گیم پلی سرگرم کننده و طنز مناسبش، فوق العاده سرگرم کننده و شاد است. هرچند که طول کوتاه آن، میتواند باعث شود که آرزو کنید ای کاش محتوای بیشتری در آن وجود داشت.
Verdict:
Pikuniku is a short & sweet experience that never takes itself seriously. The game is super fun and cheerful thanks to its gorgeous appearance, well-composed music tracks, delightful gameplay and good sense of humor. However, its short length might leave you wanting more.
Final Score: 8.5 out of 10