نقد و بررسی بازی Far Cry: New Dawn
تجربهی New Dawn با فرمولی که از یک Far Cry انتظار داریم و همینطور نتیجهای که به آن امیدوار بودیم، بسیار متفاوت است و تغییراتی که جزئی به نظر میرسند، تاثیری بسزا بر روی هویت نهایی بازی گذاشتهاند. با پردیسگیم همراه باشید تا به بررسی جدیدترین نسخه از Far Cry بپردازیم.
نقد و بررسی بازی Far Cry: New Dawn
"به قلم علیرضا رزمجویی"
نقد این بازی براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
تمام مشخصههایی که این روزها Far Cry را با آن میشناسیم، به یاد آورید. یک فرمول اعتیادآور که بر روی یک جهانبازِ وسیع پیادهسازی شده است. یک آنتاگونیست با رفتاری افراطی در یک بستر داستانیِ کلیشهای اما سرگرمکننده. و البته انفجار، دیوانگی و مواد توهمزا که همگی پای ثابت این فرنچایز پرطرفدار شدهاند. حالا نوبت آخرالزمان است که به این مخلوط منحصربفرد و عجیب اضافه شده و لایهای از تازگی را بر روی آن اعمال کند. اما تجربهی New Dawn با فرمولی که از یک Far Cry انتظار داریم و همینطور نتیجهای که به آن امیدوار بودیم، بسیار متفاوت است و تغییراتی که جزئی به نظر میرسند، تاثیری بسزا بر روی هویت نهایی بازی گذاشتهاند.
Far Cry New Dawn از نظر داستانی جهتگیری جدیدی را پیش گرفته است. اولین نسخه از این سری محبوب و پرفروش که دنبالهای مستقیم بر نسخهی قبلی به شمار میآید. این شاید در ابتدا رویکرد چندان قابل توجهی به نظر نرسد اما حتی بر روی بازاریابی و معرفی بازی نیز تاثیر قابل توجهی گذاشته است و یکی از نتایج آن، اسپویل شدن پایان Far Cry 5 در هنگام رونمایی از بازی توسط Ubisoft بود! Far Cry 5 با انفجارهای اتمی به پایان رسید و حالا پس از 17 سال، ماجرای New Dawn کلید میخورد. بسیاری از شخصیتهای نسخه پنجم از این فاجعه نجات پیدا کردهاند و حالا مردم زیر فشار گروهی از راهزنانِ سازمانیافته با نام Highwaymen و با رهبری دوقلوهایی با نام Mickey و Lou، زندگی سختی را میگذرانند.
New Dawn دوباره از شخصیتهای نسخهی قبل استفاده میکند تا داستانی را روایت کند که در تمام روند خستهکنندهی خود در جذب کردن مخاطب شکست میخورد. شخصیتهایی مانند Joseph Seed ملقب به Father که تا آخرین قطرهی ظرفیتِ ِ او در نسخهی پنجم استفاده شده بود و حالا دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارد. علاوه بر این دوباره در این نسخه به عنوان شخصیتی صامت، نقش ناجی را بازی خواهید کرد و با کمک به شخصیتهایی مانند Kim Rye همسر Nick Rye و همینطور دخترشان Carmina که در نسخهی قبل ماموریتهای مفرحی را با آنها تجربه کردیم، سعی خواهید کرد نقشهی وسیع بازی را تسخیر کرده و پایانی باشید بر هرج و مرجِ این دنیای آخرالزمانی. لحن بازی در ماموریتهای داستانی بسیار جدی است و اصرار دارد که خشونت و تاریکی دنیای آخرالزمانی را به تصویر بکشد اما ابزاری که برای این کار استفاده میکند، بُرندگی لازم را نداشته و به راحتی باعث میشود سناریویی تکرار شود که آنرا بارها و بارها بصورتی بسیار بهتر و هوشمندانهتر دیدهایم.
این ابزارها شامل دیالوگ شخصیتها، وقایع داستانی و دنیای بازی میشود که هر سه مورد از رساندن حس و حال آخرالزمانی به مخاطب باز میمانند و علاوه بر این، حتی نمیتوانند یک داستان Far Cry ِ معمول که به گیمپلی سرگرمکنندهی بازی تکیه کند را به مخاطب ارائه کنند. آنتاگونیستهای دوقلوی این نسخه، فاقد عنصری منحصربفرد مانند مذهبی بودن Father هستند و صرفا دو قلدرِ خودخواه هستند که میخواهند به همه دستور بدهند. شخصیتهایی که حتی در ایجاد حس ترس و تنفر در مخاطب نیز موفق نمیشوند و پس از مدتی کاملا اهمیت خود را از دست داده و به همین دلیل به طوری مستمر در طول بازی به دنبال این خواهید بود که هر چه سریعتر دیالوگهای آزاردهنده و کلیشهای آنها به پایان رسیده و دوباره اسلحه به دست بگیرید.
از طرفی دیگر وقایع داستانی کاملا قابل پیشبینی رخ میدهند و اکثر دیالوگهایی که رد و بدل میشوند به قدری بیهوده و بیهدف هستند که در پایان نه تنها هیچ نتیجهای از آنها حاصل نمیشود، بلکه مرتبا جدی بودن خود را نقض میکند و شاهد رخدادهایی هستیم که اصلا و ابدا با عقل جور درنمیآیند. برای مثال چندین بار شاهد وقایعی هستیم که Lou و Mickey شما را محاصره میکنند اما با اینکه به خونتان تشنه هستند، شما را بدون هیچ دلیلی رها میکنند تا برایشان دردسر بیشتری تولید کنید. روندی که در نسخههای قبل حداقل با زندانی کردن شما و در ادامه فراری سخت و جذاب، منطقِ خود را حفظ میکرد. از سمتی دیگر شخصیتهایی که پشتیبان شما هستند، در اکثر وقایع مهم بازی حضور نداشته و این بازی است بصورتی مصنوعی شما را به محلِ نبردِ بعدی هدایت میکند.
شاید بتوان گفت تنها نکتهی مثبت داستانی، دیدار دوباره با شخصیتهای آشنا است اما همین رویارویی نیز بصورتی قدرتمند رخ نمیدهد و شخصیتها به اندازهای باورپذیر نیستند که شما را تحتتاثیر قرار دهند. نتیجه داستانی است که به سختی میتوان در آن نکتهی مثبتی پیدا کرد و نسبت به استانداردهای فعلی صنعت گیم و حتی استانداردهایی که سری Far Cry دارد، بسیار ضعیف، بیهوده و خستهکننده به نظر میرسد. اینجاست که ممکن است بخواهید به دنیای آخرالزمانیِ بازی متوصل شوید و برای برقراری ارتباط با بازی، از ماموریتهای فرعی و حرفی که ساختار و جزئیات دنیا برای گفتن دارد، تغذیه کنید؛ اما متاسفانه ناامیدیهایی که در New Dawn تجربه خواهید کرد، تمامی ندارد.
بازی از همان نقشهی Hope County در نسخهی قبلی بهره میبرد و این میتواند زمینهای باشد برای تجربهای منحصربفرد که تا به حال در سری Far Cry شاهد آن نبودهایم. بازدید از مکانهای آشنا که حالا توسط اثرات بمبهای اتمی متحول شدهاند، یکی از بهترین تجربیاتی است که New Dawn ارائه میدهد. بازدید دوباره از خانهی Larry Parker، دانشمند دیوانهای که در نسخهی قبل در ماشین تلهپورت اختراع شده توسط خودش ناپدید شد، سوپرایزی جذاب به همراه دارد. همینطور دیدن نسخهی آخرالزمانی مکانهای به یادماندنی مانند F.A.N.G Center و Fall’s End و بیلبوردهای رنگ و رو رفتهای که گیاهان سبز و صورتی بازی آنها را پوشاندهاند، به خوبی یادآور لحظات خوشی هستند که در Far Cry 5 تجربه کردیم. اما به جز تغییرات ظاهری دنیای New Dawn، مشخصهی قدرتمندی برای نشان دادن آخرالزمانی بودن خود ندارد.
Outpostها دوباره مانند نسخههای قبل در بازی حضور دارند، روند گشت و گذار در بازی توسط وسایل نقلیه، مواجه با دشمنان و رفتار آنها و بسیاری از موارد دیگر هیچ تغییری از خود نشان نمیدهند و در واقع آخرالزمانِ New Dawn همانقدری هرج و مرج و ناامیدی درون خود دارد که در نسخههای قبلی وجود داشت و به جز لایهای ظاهری، دنیای New Dawn حرف تازهای برای گفتن ندارد و به نظر میرسد بمبهای اتمی اثری روی نحوهی زندگی ساکنان، رفتار حیوانات و نحوه مبارزه با دشمنان نگذاشته است. همه چیز ظاهری بوده و رنگآمیزی شده است و متاسفانه New Dawn از دنیایی منحصربفرد و گیرا در باطن خود بهرهمند نیست.
ماموریتهای فرعی کم تعداد هستند و با اینکه به دلیل ساختار آزادانهتر، سرگرمکنندهتر از مراحل اصلی هستند اما از نظر تنوع شاهد افت شدیدی نسبت به Far Cry 5 هستیم و اکثر آنها نیز به آزاد کردن شخصیتها و پاکسازی مناطق مربوط میشود. در این نسخه نیز 8 شخصیت همراه وجود دارد که میتوانید یکی از آنها را همراه خود به ماموریتهای دیگر ببرید. بین آنها شخصیتهای قدیمی و جذابی مانند Hurk وجود دارد و با اینکه در هنگام ماموریتها میتوانند بشدت مفید ظاهر شده و حواس دشمن را به خود جلب کنند اما دیالوگهای تکراری و آزاردهندهای که همیشه و در همه حال تکرار میکنند، باعث میشود پس از مدتی قید اکثر آنها را بزنید و یکی از حیوانات آرام یا شخصیتی به نام The Judge که هیچ سخنی نمیگوید را به عنوان همراه خود انتخاب کنید!
گانپلی و مبارزات هنوز هم بشدت مفرح و جذاب باقی مانده است و با اینکه تغییر قابل ملاحظهای در آنها شاهد نیستیم، با توجه به تنوع و حس و حالی که از شلیک و انفجار ناشی میشود، یکی از بزرگترین نکات مثبت بازی محسوب میشود. با این حال رویکرد اضافه شدن عناصر نقشآفرینی به بازی، ضربهی بزرگی به درگیریها و حتی گشت و گذار در بازی وارد نموده است و متاسفانه به جای اینکه تجربهای تازه و متفاوت را ارائه دهد، با اثر منفی خود اکثر اجزای بازی را تحتالشعاع خود قرار داده است. عناصری که Ubisoft از آنها به عنوان نقشآفرینی یاد کرده است با مکانیکهایی که از نسخههای قبل Far Cry به ارث رسیدهاند، سازگار نیستند. برای مثال دشمنان، حیوانات و اسلحهها حالا سطحبندی شدهاند و چهار نوع از آنها در دنیای بازی وجود دارد. حالا سناریویی را فرض کنید که در آن در اوایل بازی باید با اسلحههای سطح اول، با دشمنان سطح آخر مبارزه کنید! دشمنانی که در مکانهای مختلف بازی مشغول گشتزنی هستند و در هنگامی که میخواهید به مکانی مشخص سفر کنید، روبهرو شدن با آنها تجربهای عذابآور خواهد بود.
اگر در اوایل یا حتی اواسط بازی با یک خرس گریزلیِ خشمگین با رنک Elite مواجه شدید، یا باید تمام مهمات خود را در یک مبارزهی خستهکنندهی چندین دقیقهای برای از بین بردن او استفاده کنید یا اینکه پا به فرار بگذارید. اگر تا به حال با حیوانات در سری Far Cry مبارزه کرده باشید، میدانید که آنها اکثرا سرعت بیشتری نسبت به شما دارند و شما را تا پایان دنیا تعقیب خواهند کرد و اگر سریعتر به سراغ یک وسیلهی نقلیه نروید یا اینکه شانس بیاورید و فرد دیگری حواس او را به خود جلب کند، کارتان تمام است! نتیجهی عناصر نقشآفرینی New Dawn این است که بارها و بارها توسط حیوانات و دشمنان رنکهای بالاتر کشته شوید تا نهایتا ملزومات لازم را برای ساخت اسلحههای قدرتمندتر پیدا کنید.
شاید بپرسید که وقتی چنین عناصری به تجربه لطمه میزنند، چرا باید به فرمول بازی اضافه شوند. جواب شما به راحتی در اکثر منویهای بازی قابل مشاهده است. لوت کردن در بازی به طوری افراطی وسیعتر شده است و حالا علاوه بر مهمات و اقلامات موردنیاز برای ساخت ملزومات مبارزه، همه چیز از اسلحهها و وسایل نقلیه گرفته تا سوخت موردنیاز برای ارتقای مقر اصلیتان و همینطور ارتقای مهارتها و دسترسی به اسلحههای جدید که همه رابطهی تنگاتنگی با هم دارند، به لوت کردن وابسته شدهاند. لوت کردن در نسخههای مختلف این سری، اکثرا سرگرمکننده بوده است و حس پیشروی اعتیادآوری را منتقل میکرد اما افراط در این کار باعث میشود پس از مدتی این به یک کار خستهکننده تبدیل شود و اینجاست که Ubisoft راه حل خود را ارائه میکند! Perk Pointهای موردنیاز برای ارتقای قابلیتها را به راحتی میتوانید با پول واقعی خریداری کنید و از همان ابتدا به همهی امکانات دسترسی پیدا کنید. ارتقاهایی که به جز چند موردِ سوپرایزکننده، اکثرا به جای اینکه قابلیت باشد، محدودیتهایی هستند که با پیشروی، یکی یکی آنها را کنار میگذارید. برای مثال برای لوت کردن گاوصندوقها و باز کردن درها، باید نزدیک به 10 ثانیه دکمهای را نگه دارید! اما با یک ارتقا میتوانید آن را به زمان بسیار پایینتری برسانید. این دیگر قابلیت محسوب نمیشود و صرفا محدودیتی است که باید تا زمان آزادسازی، آن را تحمل کنید.
چنین قابلیتهایی بصورتی بسیار محدودتر در Far Cry 5 هم حضور داشت اما حالا که به راحتی میتوان با پرداخت پول بیشتر آنها را بدست آورد (علاوه بر 40 دلاری که بازی را با آن خریداری کردهاید!)، هدف از آن فقط میتواند قرار دادن موانع بیشتر در مقابل مخاطب برای تشویق به پرداخت پول بیشتر باشد. علاوه بر این تمام اسلحهها و وسایل نقلیه Elite که حتی تا پایان بازی هم ممکن است نتوانید به بسیاری از آنها دسترسی پیدا کنید، از همان ابتدا به راحتی با خریدهای درونبرنامهای در دسترس هستند. بنابراین عناصر نقشآفرینی نه تنها به تجربهی بازی کمک نمیکنند، بلکه گشت و گذار در بازی را از حالت بدون توقف و لذتبخش خود بیرون کشیده و آن را به تجربهای تبدیل میکنند که تنها با پرداخت پول بیشتر و دریافت اسلحهها و قابلیتهای قدرتمندتر، میتوانید از ابتدا از آن لذت ببرید. تمام آیتمهای قابل خریداری، از طریق بازی کردن هم میتوانند بدست بیایند اما نیاز به ساعتهای بسیاری لوت کردن و تسخیر کردن دوباره و دوبارهی Outpostها دارد. در واقع تجربهای که در انتهای بازی و زمانی که به بسیاری از اسلحههای قدرتمند دست پیدا کردید با تجربهای که در ابتدا و اواسط بازی دارید تفاوت فاحشی دارد و اینجاست که با کمی بیشتر خرج کردن میتوانید از همان ابتدا این موانع را پشت سر بگذارید!
این در حالی است که هوش مصنوعی دشمنان همچنان در وضعیت تاسفباری قرار دارد و به نظر میرسد هیچ تلاشی برای بهبود آن صورت نگرفته است و مشخص نیست که چند بار دیگر مجبور هستیم در نقد عناوین Far Cry به این نکته منفی اشاره کنیم تا شاهد تحولی باشیم. ضعف بزرگ دیگری که این نسخه بشدت گریبانگیر آن شده است، طراحی مراحل خستهکننده و بعضا سردرگمکنندهی آن است که هیچ نشانهای از خلاقیت و هوشمندی در ساختار آنها دیده نمیشود. برای مثال در بازی، مسابقهی رانندگی مرگباری وجود دارد که هر کسی تمام حریفان را از بین ببرد، برنده است. و بهترین راه برای پیروزی در آن این است که از همان ابتدا از اتومبیل خارج شوید و با اسلحههای سنگین حریفان را نابود کنید! چنین ضعفهایی زمانی دردناکتر به نظر میرسند که شاهد سیستمهای پیچیدهتر لوت کردن و خریدهای درونبرنامهای در بازی هستیم که مطمئنا اگر آنها را با دقت بررسی کنید، هوشمندی و خلاقیت بسیاری در رابطهی این سیستمها با یکدیگر برای تشویق مخاطب به خرید بیشتر، کشف خواهید کرد. هوشمندی و خلاقیتی که کاش صرف برطرف کردن ضعفهای بازی و ارائهی تجربهای تحسینبرانگیزتر میشد.
حالا که در این نسخه خبری از Far Cry Arcade نیست، مراحلی جذاب با عنوان Expeditions به بازی اضافه شده است که در آن با هلیکوپتر به مقرهای جدید و منحصربفردی از دشمنان سفر میکنیم و باید با استخراج محمولهای، از آنجا جان سالم به در ببریم. ماموریتهایی کوتاه و سرگرمکننده که جذابیتهای مخفیکاری و همینطور مبارزات بازی را بهتر به نمایش میگذارند و گزینهی بسیار مناسبی برای تجربهی Co-op با یکی از دوستانتان به شمار میآیند. میتوان گفت Expeditionها و البته تسخیر Outpostها تنها قسمتهایی هستند که در آنها عناصر نقشآفرینی و سطحبندی دشمنان به بازی ضربه نمیزند زیرا در ابتدای مراحل خودتان انتخاب میکنید که با توجه به قدرت اسلحهها و قابلیتهایی که دارید، با چه سطحی از دشمنان مواجه شوید.
بازبینی تصویری
استفاده دوباره از Father برای افزایش ارزش داستانی بازی، ابدا نتیجه مثبتی نداشته است
دیدار دوباره با شخصیتهای قبلی برای لحظهای جذاب است و در ادامه شاهد تکرار و تکرار دیالوگهای خستهکننده هستیم
رویارویی با محیطهای Far Cry 5 که حالا متحول شدهاند، از جذابترین لحظات بازی به شمار میآید
احتمال اینکه با دشمنانی با ظاهر کاملا یکسان مواجه شوید زیاد است…شاید آنها نیز مانند آنتاگونیستهای بازی دو قلو هستند!
Expeditionها از بهترین ماموریتهای اختیاری بازی هستند که عناصر نقشآفرینی نتوانسته روی تجربهی آنها تاثیر منفی بگذارد.
اگر در ابتدای بازی با خرسی که رنک بالایی دارد مواجه شدید، ممکن است لازم باشد بیش از 5 بار با RPG آنها را منهدم کنید تا دست از سرتان بردارند!
با اینکه اسلحههای متنوعی در بازی وجود دارد اما Saw Launcher تنها اسلحهی منحصربفرد این نسخه است و بقیه صرفا ظاهری متفاوت داشته و در نسخههای قبلی با نوعی از آنها آشنا شده بودیم.
اگر با خرید Perk Pointها پول بیشتری خرج کنید و قابلیتهای بازی را از همان ابتدا آزاد کنید، تجربهی بسیار بهتری خواهید داشت!
همینطور اگر پول بیشتری خرج کنید و از همان ابتدا اسلحههای سطح بالایِ بازی را با پول واقعی خریداری کنید، دیگر شاهد رویاروییهای طاقتفرسا با دشمنانی که رنک بالایی دارند نخواهید بود.
Photo Mode در این نسخه نیز با جزئیات بیشتری باز گشته است.
استفاده از وسایل نقلیه در بازی هنوز هم بشدت مفرح است اما شاهد روش جدیدی از حمل و نقل در بازی نیستیم
از نظر تکنیکی و اجرایی بازی در شرایط خوبی قرار دارد اما انتظار یک بازی بدون باگ و مشکل را نداشته باشید.
بازی از نظر بصری زیباست اما به نظر میرسد نسبت به نسخهی قبل توجه به جزئیات در محیط و حتی شخصیتها به اندازهی زیادی کاهش یافته است
نکات مثبت:
گانپلی سرگرمکننده و اسلحههای متنوع
رویارویی دوباره با شخصیتها و محیطهای جذابِ Far Cry 5 که حالا حس و حالی آخرالزمانی دارند
مراحل Expedition
تسخیر Outpostها و به کارگیری عناصر مخفیکاری هنوز هم سرگرمکننده است
نکات منفی:
داستان و روایتی بشدت ضعیف و خستهکننده
شخصیتهایی توخالی و دیالوگهای کلیشهای
عناصر نقشآفرینی به لذتِ مبارزات و گشتوگذار صدمه میزنند
دنیای بازی فقط از نظر ظاهری آخرالزمانی است و تاثیری از آن در شخصیتها و رفتار دشمنان دیده نمیشود
عدم حضور خلاقیت و هوشمندی در طراحی مراحل
تنوع کم در ماموریتها و عدم پرداخت به جزئیات
هوش مصنوعی دشمنان همچنان ضعیف است
استفادهی افراطی از لوت کردن و اعمال خریدهای درونبرنامهای در اکثر اجزای بازی از جمله ارتقای مهارتها
سخن پایانی:
تجربهای که میتوانست بشدت سرگرمکننده و مفرح باشد، توسط داستانی کلیشهای با شخصیتها و دیالوگهایی خستهکننده، طراحی مراحل ضعیف، عناصر نقشآفرینیِ مخرب و تاکید بسیار بر روی لوت کردن و خریدهای درونبرنامهای، به مرز نابودی کشانده شده است.
Verdict
A dull story with boring characters and dialogues, destructive RPG elements, extreme emphasis on looting and microtransactions and bad level design, ruined an experience that otherwise would have been a fun Far Cry game
Score: 5 out of 10 – PS4 Version