فراتر از دارک سولز: عناوین سختی که می توانند به راحتی اشکتان را در آورند
فراتر از دارک سولز: عناوین سختی که می توانند به راحتی اشکتان را در آورند
"گردآوری شده توسط پرهام آقاخانی"
بعد از عرضه شدن بازیهایی نظیر Demon's Souls و مخصوصا دارک سولز، یک جو خیلی عجیب و غریب در صنعت گیم به پا شد. هر بازی سختی که بعد از این عناوین عرضه میشد، به طور اتوماتیک "دارک سولز سبک فلان" قلمداد میشد و بعضی از "منتقدان حرفهای" هم عنوان کردند که این سری، رسما سختترین بازیهای تاریخ گیمینگ هستند و هیچ بازی دیگر سختتر از آنها نیست. ولی مسئله اینجاست که چنین چیزی حقیقت ندارد! عناوینی وجود دارند که از نظر سخت بودن، چیزی حتی فراتر از بازیهای From Software هستند و برای انجام دادن آنها، هیچ کدام از راهنماهایشان نمیتواند درست و حسابی به دادتان برسند. در نتیجه، نهایتا خودتان هستید که باید از تمام تواناییهایی که دارید، استفاده کنید با تحمل زجرهای فراوان، راهتان را تا انتهای آنها ادامه دهید. پس بگذارید که در این لیست، نگاهی به این عناوین بیاندازیم.
دقت داشته باشید که در این لیست، نمیخواهیم از بازیهای غیرمنطقیای مثل I Wanna Be The Guy و I Wanna Be The Boshy نام ببریم یا به آن دسته از عناوین مثل Takeshi's Challenge یا بازیهای Arcade اشاره کنیم که روش پیشروی و درجهی سختی در آنها با عقل جور در نمیآید یا وابسته به آزمون و خطاست؛ بلکه فقط به معرفی آن دسته از عناوین خواهیم پرداخت که تقریبا تمام گیمرها میتوانند به روش عادی آنها را به پایان برسانند، ولی در این راه باید سختیهای زیادی را متحمل شوند.
Ghosts 'n Goblins
قرار دادن این عنوان در ابتدای لیست، یک دلیل کاملا واضح دارد. این بازی جد بزرگ تمام بازیهای سخت این لیست است، سختیاش به ترکیبی از Mega Man و Castlevania شباهت دارد و به قدری عذاب آور است که به احتمال زیاد، عطایش را به لقایش میبخشید و آن را کنار میگذارید. در این بازی، شما در نقش یک شوالیه با نام Arthur قرار میگیرید که وظیفه دارد تا پرنسس Prin Prin را از دست نیروهای شیطانی نجات بدهد. اما مسئلهی اصلی اینجاست که تنها دو ضربه از سوی دشمنان برای کشته شدن او کافی است و تمام مراحل هم سرشار از دشمن هستند! چیزی هم که وضعیت را بدتر میکند، این است که یک سری از دشمنان میتوانند تا انتهای مرحله به تعقیب شما بپردازند. نکتهی اعصاب خرد کنتر هم این است که برای به پایان رساندن بازی، نه تنها مجبور هستید یک آیتم خاص را در انتهای آخرین مرحله به همراه داشته باشید تا اجازهی مبارزه با باس نهایی برایتان صادر شود، بلکه همچنین باید بازی را یک دور دیگر به اتمام برسانید!
Cuphead
خیلی واضح بود که کاپ هد هم جایی در این لیست داشته باشد، مگرنه؟ ساختهی استودیوی MDHR یک عنوان بسیار سخت به سبک عناوین قدیمی است: دشمنان هیچ شوخیای با شما ندارند، باسها تمام تلاششان را برای نابودی شما به کار میگیرند و واکنشهای سریع و حساب شده برای پیشروی در مراحل آن مورد نیاز است. اما ما اینجا نمیخواهیم فقط خود کاپ هد را به شما معرفی کنیم؛ چون بازی در حالت عادی اش، آن قدرها هم سخت نیست و با کمی دقت در انتخاب تجهیزات مورد استفاده، قابل اتمام است.
شاید این موضوع را ندانید، ولی کاپ هد قرار بود سختتر از آن چیزی باشد که هم اکنون میبینید و نصف حملات باسها از نسخه نهایی آن حذف شده است. پس اگر میخواهید آن روی دیگر کاپ هد را تجربه کنید و خودتان را شرحه شرحه کنید، پیشنهاد میکنیم سری به ماد Ayy Lmao بزنید. در این ماد، تمام حملات حذف شدهی برخی از باسها باری دیگر به جریان بازی اضافه میشوند و حجم آنها نیز دو برابر میشود تا در حین مبارزه با باسها، دیگر هیچ اعصابی برایتان باقی نماند و با هر بار شکست خوردن به معنی واقعی کلمه، نعره بکشید.
Battletoads
در مورد این که چطور شد که Rare دست به ساخت Battletoads زد، اطلاعات زیادی در دسترس نیست. یک سری میگویند این بازی به عنوانی رقیبی برای TMNT توسعه یافته بود و یک سری هم این موضوع را تایید نمیکنند. ولی در هر حال، یک چیز کاملا مشخص است: این بازی در نهایت به یکی از سختترین بازیهای تاریخ تبدیل شد و حتی پورتهای مختلف آن هم نتوانستهاند از میزان سختیاش کم کنند. بازی از مکانیکهایی فوق العاده ساده بهره میبرد؛ اما در عین حال، به شدت سخت است و حتی بخش دونفرهی آن نیز به جای آسان کردن کار، بدتر درجهی سختی آن را بیشتر میکند! نه تنها بازیکنان در این حالت میتوانند یکدیگر را به اشتباه مورد هدف قرار دهند، بلکه با باختن فقط یکی از آنها، بازی به اتمام میرسد!
از طرفی دیگر نیز، این مراحل بازی هستند که خودنمایی میکنند. بازی از معرفی کردن مراحل سخت و دشوار در همان اوایلش، اصلا ابایی ندارد و همین باعث شده که انجام بعضی از آنها بیشتر حالت تنبیه داشته باشند تا تفریح! بارزترین نمونه در این مورد هم، مراحل جت سواری هستند. مخصوصا آن Turbo Tunnel لعنتی که در مرحلهی سوم بازی با آن مواجه میشوید و مجبورید برای پشت سر گذاشتنش، با سرعتی سوپر سونیک وار به فشردن دکمهها بپردازید تا از برخورد با موانع داخل مسیر جلوگیری کنید.
اکثر عناوین Bullet Hell
شاید تا حالا به عبارت Bullet Hell برخورد کرده باشید. این عبارت در مورد بازیهایی به کار میرود که در آنها از همه سمت، مورد هدف گلولهها قرار میگیرید. اکنون ممکن است مثل یک سری افراد، با خودتان فکر کنید که منظورمان زمانی است که در Call of Duty از همه طرف به شما گلوله شلیک میکنند، مگر نه؟ خیر! Bullet Hell واقعی چیزی است که در تصویر بالا میبینید و شما به معنی واقعی کلمه و از هر جهت ممکن، توسط دشمنان گلوله باران میشوید. در این سبک از بازیها، مهارت و عکس العملهای سریع حرف اول و آخر را میزنند و اگر لحظهای درنگ کنید، قطعا نابود خواهید شد. در نتیجه، تمام حسهای شما به صورت همزمان به چالش کشیده میشوند.
اگر میخواهید عناوین Bullet Hell خوب با مکانیکهای نوآورانه و درجه سختی مناسب را تجربه کنید، امثال Enter the Gungeon و Bleed و Furi و Ikaruga بهترین گزینه هستند. ولی اگر میخواهید به خودتان لعنت بفرستید، به سراغ یکی از عناوین Touhou Project (سمت راست تصویر بالا) بروید.
Super Meat Boy
آیا میدانستید بر روی پلتفرم PC، تنها 6 درصد از بازیکنان Super Meat Boy توانستهاند آن را به پایان برسانند و تنها یک سوم از این افراد (2 درصد از کل بازیکنان)، موفق به اتمام بخش سختتر Dark World و دریافت پایان اصلی این عنوان شدهاند؟ این موضوع، خودش گواهی بر میزان سخت بودن این عنوان است.
Super Meat Boy بر روی پلتفرمینگ محض تمرکز دارد. تمامی مراحل بازی یک دسته از قوانین ثابت دارند و تمام اتفاقات موجود در آنها بر طبق یک برنامهی از پیش تعیین شده رخ میدهند. در نتیجه، این شما هستید که باید محاسبه کنید در چه زمانی و با چه سرعتی شروع به حرکت کنید و با چه ارتفاعی بپرید، یا این که زمان بندی بعضی از اجسام پرتاب شونده را به خاطر بسپارید تا ناگهان خودتان را گرفتار در یک موقعیت غیر قابل فرار نبینید. ولی با این حال، همچنان لحظات بسیاری پیش میآید که به خاطر یک اشتباه کوچک، کل پیشرفتتان در یک مرحله را از دست بدهید و بخواهید که از شدت خشم، زمین و زمان را به آتش بکشید؛ مخصوصا در دو چپتر پایانی بازی (5 و 6) که درجهی سختی بازی به طرز وحشتناکی بالا میرود.
Angry Video Game Nerd Adventures
اگر تا حالا به تماشای مجموعهی Angry Video Game Nerd پرداخته باشید، قطعا با بازیهای افتضاحی که در آن مورد بررسی قرار میگیرند و همچنین ویژگیهای آنها آشنایی دارید. حالا تمام ویژگیهای اعصاب خرد کن آن بازیها را کنار هم بگذارید. بازیای که از این ترکیب حاصل میشود، Angry Video Game Nerd Adventures است؛ عنوانی که از شدت سختیاش، شما را به خود Nerd تبدیل میکند و تا حدی آزارتان میدهد که ترجیح میدهید به جای بازی کردنش، یک کاکتوس را مستقیما… بی خیال. متاسفانه اینجا نمیتوان از اصطلاحهای خود Nerd برای توصیف وضعیت استفاده کرد.
تقریبا هر چیزی که در بازیهای قدیمی وجود داشته، در این بازی هم وجود دارد: تلههای مرگ برای گیرانداختن بازیکنان تازه کار، قرارگرفتن دشمنان در قسمتهای عجیب و غریب، پرت شدن به سمت عقب بعد از هر بار دریافت ضربه، آیتمهای ناکارآمد، موانع One Hit Kill و حتی پلتفرمهای ناپدید شونده. همینها باعث شدهاند تا درست همانند خود Nerd در حین انجام بازی زجر بکشید، خشم و نفرت را با تمام وجودتان احساس کنید و چند تا ناسزا هم روانهی جد و آباد سازندگان بازی کنید! البته مسئله اینجاست که اگر تاکنون این مجموعهی اینترنتی را ندیدهاید یا از آن خوشتان نمیآید، احتمالا با جو خاص این عنوان نیز کنار نخواهید آمد.
GOD HAND
اکثر بازیهای سخت، یک درجهی سختی مشخص دارند و به همین دلیل، بعد از مدتی میتوانند خیلی آسان شوند. یعنی ممکن است هر لحظه با پیدا شدن یک سری تاکتیک جدید و یا حرفهای شدن در آن بازیها، دشمنان را به خاک و خون بکشید و بدون دریافت حتی یک ضربه، آنها را از میان بردارید. اما GOD HAND اینطور نیست. بازی در حالت عادیاش، بسیار سخت است و حتی گیمرهای حرفهای را هم به چالش میکشد. اما جالب اینجاست که این سختی، در واقع در حین گیم پلی نیز تغییر پذیر است! درست است که شما در ابتدای بازی به انتخاب درجهی سختی دلخواهتان میپردازید، ولی با این حال، بازی از یک درجهی سختی داینامیک نیز بهره میبرد. یعنی عملکرد شما در طول بازی به صورت Real-Time مورد بررسی قرار میگیرد و میزان خشونت و حرفهای بودن دشمنان از Level 1 تا Level DIE افزایش مییابد. در نتیجه، شما هیچ راه فراری ندارید. اگر بد بازی کنید، هر لحظه ممکن است که به خاطر جان کم و ضربات قدرتمند دشمنان، ببازید. اگر هم خوب بازی کنید، دشمنان با بی رحمی تمام خدمتتان میرسند تا بیچارهتان کنند!
Contra Hard Corps
اگر بخواهیم منطقی باشیم، هر نسخهای از سری Contra (و مخصوصا اولین نسخهی آن که روی NES عرضه شده بود) میتوانست راهش را به این لیست باز کند؛ ولی Hard Corps در میان تمامی آنها شایستهتر به نظر میرسد. Contra Hard Corps مخصوصا در نسخههای آمریکایی و اروپاییاش، به طرز ظالمانهای سخت است. شما در طول هر مرحله از بازی توسط سیل عظیمی از دشمنان به رگبار گلوله بسته میشوید و نه تنها با دریافت دو ضربه به صفحهی Game Over هدایت میشوید، بلکه بیشتر از 5 بار نیز نمیتوانید بعد از Game Over شدن به ادامه دادن بپردازید. حتی اگر هم از کدهای افزایش تعداد جان برای پیشروی در بازی و بالانس کردن وضعیت سختی استفاده کنید، امکان ندارد که بدون مرگهای پی در پی به انتهای بازی برسید؛ چون بازی علاقهی عجیبی به باسها دارد و در طول هر مرحله از آن، امکان دارد که علاوه بر باس اصلی، با 2 یا 3 مینی باس دیگر که اکثرا دارای چندین فاز مختلف هم هستند، روبرو شوید.
Mega Man & Bass
بازی Mega Man & Bass، یک عنوان خیلی بد نام در سری مگامن به حساب میآید؛ تا حدی بد نام که حتی خود کپکام هم با وجود اشاره کردن به آن در Mega Man 9، هیچ جایی برایش در مجموعههای Legacy این سری قرار نداد و آن را به فراموشی سپرد. بعد از عرضه شدن Mega Man 8 بر روی کنسول پلی استیشن 1، سازندگان بازی میخواستند که عنوان دیگری را هم برای کنسول SNES عرضه کنند تا قشر کم سن و سالتر و همچنین کسانی که توانایی تهیهی پلی استیشن 1 را نداشتند، همچنان بتوانند به تجربهی یک عنوان جدید از این سری بپردازند. ولی نتیجهی کار آنها به یکی از عذاب آورترین عناوین سری ختم شد. نه تنها طراحی مراحل بازی به ظالمانهترین شکل ممکن انجام شده، بلکه حتی توانایی بازیابی جان و مهمات توسط کپسولهای انرژی از بازیکن گرفته شده است. از طرفی دیگر، جان باسها و میزان صدمهی دریافت شده از حملات آنها نیز به شدت افزایش یافته است و دیگر نمیتوانید از نقطه ضعفهای آنها بر علیه خودشان استفاده کنید و آنها را خیلی راحت شکست دهید. از همه بدتر هم این که در یکی از مراحل نهایی بازی مجبور هستید تا 4 مگا باس را پشت سر هم شکست دهید! یادتان هم هست که گفتیم توانایی بازیابی جانتان با کپسولها را ندارید، مگر نه؟
البته این پایان کار نبود. نسخه SNES این بازی تنها در کشور ژاپن عرضه شد و بازیکنان سایر نقاط جهان، تنها به نسخهی Game Boy Advance بازی دسترسی پیدا کردند که به خاطر Screen Crunch (نزدیکی بیش از حد دوربین به کارکترها و نبود دید مناسب) حتی سختتر از قبل شده بود. در نتیجه، اگر فکر میکنید خیلی مگامن باز ماهری هستید، فایل ROM ترجمه شدهی نسخهی SNES را از اینجا دانلود کنید و خودتان به انجام این عنوان بپردازید. اگر هم خیلی میخواهید روانتان را خراش دهید، نسخه Game Boy Advance را پیدا کنید. فقط بعدا نگویید که در مورد درجهی سختی آن به شما هشدار نداده بودیم.
Ninja Gaiden / Ninja Gaiden Black
بعد از این که Team Ninja بالاخره تصمیم به ساخت یک نسخهی نسل بعدی از سری Ninja Gaiden گرفت، سازندگان آن تصمیم گرفتند تا بازی را به عنوانی چالش برانگیز تبدیل کنند؛ بازیای که در طول آن، تمام تواناییهای بازیکن به چالش کشیده شود تا این که همه چیز بر پایهی سیستمهای از پیش تعیین شده، شکل گرفته باشد. نتیجهی کار هم به عنوانی تبدیل شد که یک سری از بازیکنان را مجبور کرد برای انجام بازی روی یک درجهی سختی آسانتر، به التماس کردن بیفتند!
نینجا گایدن به طرز وحشتناکی سخت است. نه تنها دشمنان در کسری از ثانیه قادر به محاصره کردن شما هستند، بلکه اگر مواظب نباشید، خیلی راحت میتوانند 60 تا 80 درصد از نوار جانتان را در کمتر از 3 ثانیه بر باد دهند. تازه برای نمک پاشیدن بر زخمتان و بعد از چند بار مردن، بازی به شما پیشنهاد میکند که ادامهی آن را روی حالت "Ninja Dog" دنبال کنید؛ مودی که در طول آن، یک روبان بنفش رنگ به صورت تمام وقت روی دست ریو هایابوسا بسته شده است و Ayane هم هر وقت گذرش به شما بخورد، حسابی مسخرهتان میکند! به عبارتی دیگر، بازی رسما شما را مسخره میکند!
Ninja Gaiden NES Trilogy
نسخههای فعلی نینجا گایدن خیلی سخت هستند (البته منهای نسخهی سوم!)؛ ولی باور کنید که نسخههای کلاسیک حتی از آنها هم سختتر هستند! تریلوژی کلاسیک نینجا گایدن از نظر خیلی از افراد، سختترین سری بازی بر روی کنسول NES به شمار میرود و هیچ رحمی به بازیکن نمیکند. از همان لحظات اول شروع، شما با حجم عظیمی از دشمنان بمباران میشوید و مجبورید که از تمام توان پلتفرمینگ خودتان استفاده کنید تا یک وقت جانتان به اتمام نرسد یا به خاطر پرت شدن به سمت عقب پس از دریافت ضربه، داخل یکی از چالههای بی پایان بازی نیفتید.
اوضاع وقتی بدتر میشود که به سراغ نسخهی سوم بروید و ببینید که برخلاف دو نسخهی اول، بازی اجازهی ادامه دادن را به شما نمیدهد. یعنی فقط کافی است که تمام جانهایتان را از دست بدهید تا با صفحهی Game Over مواجه شده و به ابتدای بازی هدایت شوید.
اینها عناوینی بودند که از نظر این نگارنده و بسیاری از مردم دیگر، حتی از دارک سولز هم سختتر هستند و نه تنها اشکتان را خیلی راحت در میآورند، بلکه خیلی راحتتر موجبات عصبانیتتان را فراهم میآورند. اما خب، هنوز هم بازیهای بسیاری وجود دارند که از این قائده پیروی میکنند. پس اگر شما هم چنین عناوینی را سراغ دارید، خوشحال میشویم که آنها را در قسمت نظرات به بقیه معرفی کنید تا در خشم و نفرتی که از آن بازیها داریم، سهیم شویم! امیدواریم از مطالعهی این مطلب لذت برده باشید و فراموش نکنید که به سایر مطالب سایت نیز سری بزنید.