نکاتی جالب در مورد استودیو انیمه سازی «جیبلی» که شاید نمیدانستید [قسمت اول]
امروزه شاید به سختی بتوان کسی را پیدا کرد که با آثار استودیو جیبلی (Ghibli)، مشهورترین استودیو ژاپن و جهان در زمینه ساخت انیمه (و نه انیمیشن) آشنایی نداشته باشد، حتی اگر علاقه ای به فیلم ها، انیمیشن ها و دیگر تولیدات بصری ژاپنی نداشته باشند. شخصیت های با صورت های گرد و بسیار متظاهر که فیلم های استودیو جیبلی را اشغال کرده اند خیلی زود شناخته می شوند، چه در یک انیمه کودکانه مشهور مانند «همسایه من توتورو» (My Neighor Totoro) باشد و چه یک انیمه بزرگسال محور مانند «شاهزاده مونونوکه» (Princess Mononoke).
اگر چه سینمای ژاپن سابقه ای طولانی در زمینه ساخت انیمه دارد و انیمه های استودیو جیبلی اکنون سال هاست که مورد توجه دیگر نقاط جهان نیز قرار گرفته و در دسترس قرار دارند، اما تنها در سال ۲۰۰۱ و انیمه «شهر اشباح» (Spirited Away) بود که توجه سینماروهای خارج از ژاپن را به خود جلب کرد، به خصوص پس از آنکه توانست جایزه اسکار بهترین فیلم انیمیشن (در ژاپن انیمه) را به خود اختصاص دهد. با این وجود کارهای فوق العاده استودیو جیبلی به همان سال های اول تاسیس استودیو در سال ۱۹۸۵ باز می گردد. همچنین وسعت این استودیو فراتر از فیلم ها و سریال های محبوب کودکان بوده و محصولات آن برای تمامی سنین مناسب است و موضوعات زیادی مانند اراده، عدالت محیطی و تقویت کودکان و نوجوانان را نشانه گرفته است. در ادامه می خواهیم شما را با هر آنچه که باید در مورد استودیو انیمه سازی جیبلی بدانید و به احتمال فراوان نمی دانید آشنا کنیم.
واقعیت پشت اسم این استودیو چیست؟
«استودیو جیبلی» یک اسم بسیار منحصربفرد است اما ظاهر آن به هیچ وجه ژاپنی به نظر نمی رسد و این بدین دلیل است که واژه «جیبلی» (Ghibli) ریشه ای منتسب به آب و هوای مدیترانه ای دارد. این واژه در واقع اقتباسی ایتالیایی از واژه ای عربی در گویش لیبیایی (قِبلِی) است که به بادهای گرم و خشک بیابان های لیبی اشاره دارد. ایده پشت انتخاب این نام از تمایل هایائو میازاکی برای زنده کردن دوباره صنعت انیمه سازی می آید، بادی که ناگهان شروع به وزیدن گرفته و باعث تغییر می شود. «جیبلی» یا «گیبوری» همچنین نام یک هواپیمای مسافربری ایتالیایی است که توسط کمپانی Caproni ساخته شده و این محصول نیز با نامگذاری بزرگ ترین استودیو انیمه سازی ژاپن بی ارتباط نیست.
میازاکی علاقه وافری به هواپیماهای دوران جنگ جهانی دوم داشته و این موضوع چنان برایش مهم بوده که بسیاری از این هواپیماها را می توان در انیمه های ساخت این کارگردان شهیر دید، به خصوص در انیمه «پورکو روسو» (Porco Rosso) که داستان آن در ایتالیا و در دوران به قدرت رسیدن فاشیست ها رخ می دهد یا انیمه «باد وزیدن گرفته» (The Wind Rises) که تلاش های یک طراح واقعی هواپیما به نام جیرو هوریکوشی در زمان جنگ جهانی دوم را روایت می کند. حتی انیمه هایی از او که داستانشان به جنگ جهانی دوم یا پیشرفت های صنعت هوانوردی اشاره ندارد نیز مولفه هایی از علاقه میازاکی به هواپیما و پرواز را در خود دارند. انیمه «ناوسیکا از دره باد» (Nausicaa of the Valley of the Wind) بهترین نمونه از کارهای میازاکی است که در آن وی از دانش خود برای ساخت یک هاورکرافت داستانی استفاده می کند. همچنین در «قلعه ای در آسمان» (Castle in the Sky) و با درجه ای کمتر در «سرویس تحویل کیکی» (Kiki’s Delivery Service) نیز می توان علاقه میازاکی به هواپیما و بالن ها و کلاً صنعت پرواز را دید. هایائو میازاکی به شدت عاشق پرواز است.
استودیو جیبلی فراتر از هایائو میازاکی است
اگر چه هایائو میازاکی موسس اصلی استودیو جیبلی و شناخته شده ترین کارگردان منتسب به این استودیو است اما استودیو جیبلی بسیار فراتر از یک عملیات یک نفره است. در واقعی این استودیو در ابتدا توسط چهار نفر راه اندازی شد: هایائو میازاکی، ایسائو تاکاهاتا، توشیو سوزوکی و یاسویوشی توکوما. توکوما و سوزوکی عمدتاً نقش تهیه کننده را داشتند اما تاکاهاتا که در آوریل ۲۰۱۸ از دنیا رفت، برخی از بهترین آثار این استودیو را کارگردانی کرده است. بهترین اثر او همان انیمه دردناک و تاثیر گذار و البته نیمه زندگینامه ای او در مورد رنج های مردم ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با عنوان «مدفن کرم های شب تاب» (Grave of the Fireflies) است. این انیمه بسیار مشهور به گواه تمام کسانی که آن را دیده اند بسیار دردناک و تاثیرگذار است و کمتر کسی را می توان یافت که بتواند به راحتی آن را تماشا کرده و تحت تاثیر قرار نگیرد. به همین دلیل «مدفن کرم های شب تاب» را عموماً یک شاهکار می دانند هر چند کمتر کسی پیدا می شود که بخواهد بیش از یک بار آن را تماشا کند.
تاکاهاتا صرفاً روی داستان های تراژیک تمرکز نداشت هر چند حس مالیخولیا و دراماتیک بسیار قوی داشت. در سال ۱۹۹۴، تاکاهاتا با انیمه «پوم پوکو» (Pom Poko) مسیری متفاوت از قبل را در پیش گرفت، با داستانی در مورد حیواناتی بومی ژاپن و شبیه راکون به نام تانوکی و بر اساس افسانه ها، دارای قدرت های جادویی، که می خواهند زیستگاه خود را از یک مرد حریص فعال در زمینه ساخت و ساز پس بگیرند. علیرغم جنبه کمیک ماجرا و حضور شخصیت های حیوانی، داستان و بن مایه این انیمه چیزی فراتر از یک داستان کودکانه است و به تخریب زیستگاه های طبیعی حیوانات مختلف توسط انسان اشاره دارد. اخیراً و چند سال پیش از مرگ نیز، تاکاهاتا انیمه ای به نام «افسانه شاهدخت کاگویا» (The Tale of Princess Kaguya) را بر اساس یک افسانه متعلق به قرن دهم میلادی ژاپن با عنوان «افسانه بامبوچین» (The Tale of the Bamboo Cutter) ساخت. این انیمه زیبا و پویا در یک سبک قلم مرکبی ساخته شده و علاقه جذاب تاکاهاتا به خیال پردازی را نشان داده و نشان می دهد که استودیو جیبلی تنها در هایائو میازاکی خلاصه نمی شود.
بیشتر بخوانید: با بهترین و خوش ساخت ترین فیلم های انیمه ژاپنی آشنا شوید [قسمت دوم]
کارگردان های متعددی به صورت مهمان با استودیو جیبلی کار می کنند
اگر چه میازاکی و تاکاهاتا کارگردانان اصلی و خانگی استودیو جیبلی بودند اما برخی از آثار شناخته شده این استودیو توسط کارگردانان دیگری ساخته شده اند. گورو میازاکی، پسر میازاکی بزرگ، انیمه ای به نام «حکایت دریای زمین» (Tales from Earthsea) را کارگردانی کرد که تا حدودی بر اساس چهار کتاب اول اورسولا کی لی گوین در سری رمان های «دریای زمین» (Earthsea) ساخته شده است. در سال ۲۰۱۱، گورو برای کارگردانی انیمه «بر فراز تپه شقایق» (From Up on Poppy Hill) بازگشت که داستان آن در سال ۱۹۶۴ رخ داده و بر گروهی از دانش آموزان دبیرستانی تمرکز دارد که با تعمیر یک باشگاه مدرسه ای قدیمی از نابودی آن جلوگیری کرده و این بار نیز تلاش برای رسیدن به موفقیت در قالب یک انیمه به تصویر کشیده می شود.
در سال ۱۹۹۵، یوشیفومی کوندو نیز اولین تجربه کارگردانی خود را با انیمه بسیار شاد و مفرح «نجوای قلب» (Whisper of the Heart) برای استودیو جیبلی کسب کرد. از او به عنوان جانشین هایائو میازاکی در استودیو جیبلی یاد می شد اما در سال ۱۹۹۸ و پیش از آن که بتواند انیمه دیگری کارگردانی کند به دلیل مشکلات قلبی و عروقی درگذشت. ۷ سال بعد، هیرویوکی موریتا با استفاده از یکی از شخصیت های فرعی «نجوای قلب» انیمه ای شبه اسپین آفی به نام «بازگشت گربه» (The Cat Returns) ساخت. هیروماسا یونه بایاشی نیز که بعدها استودیو پونوک (Ponoc) را تاسیس کرد، در سال ۲۰۱۰ انیمه ای تحت عنوان «دنیای مخفی آریتی» (The Secret World of Arrietty) بر اساس رمان «قرض گیران» (The Borrowers) ماری نورتون و در سال ۲۰۱۴ نیز انیمه «وقتی مارنی آنجا بود» (When Marnie Was There) را کارگردانی کرد. بدین ترتیب می توان گفت که در استودیو جیبلی هیچ کمبود استعداد کارگردانی دیده نشده و افراد بسیاری هستند که می توانند جانشین میازاکی بزرگ باشند.
مشارکت های موسیقایی جو هیسائیشی را نیز نباید نادیده گرفت
یکی از دلایل ماندگار شدن انیمه های استودیو جیبلی، آهنگ های فوق العاده به کار رفته در این انیمه ها ست. جو هیسائیشی، آهنگساز کهنه کار و افسانه ای ژاپنی، آهنگسازی بسیاری از ساخته های میازاکی را بر عهده داشته و طرفداران انیمه به راحتی می توانند آهنگ هایی مانند «شهری با نمای اقیانوس» (A Town With an Ocean View) در «سرویس تحویل کیکی» یا آهنگ آغازین متفاوت «پرسه زدن» (Stroll) در «همسایه من توتورو» را به یاد یاد بیاورند که از آثار قابل توجه این آهنگساز بوده است. اکثر کارهای هیسائیشی مربوط به فیلم های میازاکی بوده اما وی فرصت هایی برای کار خارج از دنیای میازاکی را نیز داشته است.
او همکاری نزدیکی با تاکشی کیتانو در لایو اکشن های «سوناتین» (Sonatine)، «بازگشت بچه ها» (Kids Return)، «هانا-بی» (Hana-bi)، «کیکوجیرو» (Kikujiro) و «برادر» (Brother) که اکثر آن ها درام های جنایی بودند داشت. همچنین هیسائیشی در ساخت آهنگ بازی های ویدیویی Ni no Kuni: Wrath of the White Witch و Ni no Kuni II: Revenant Kingdom نیز مشارکت داشته است. اگر چه بخش اعظم فعالیت او به حوزه آهنگسازی فیلم بازمی گردد اما هیسائیشی چندین آلبوم استودیویی نیز از زمان آغاز فعالیت خود در سال ۱۹۸۱ منتشر کرده است. وقتی پای آهنگ های گیرا و تاثیرگذار و از لحاظ احساسی تکان دهنده به میان می آید، با نام جو هیسائیشی مواجه می شویم.
یکی از سیاست های ثابت استودیو جیبلی نداشتن تدوین و سانسور است
در سال ۱۹۹۷، استودیو جیبلی قراردادی را با استودیو والت دیزنی در مورد انتشار برخی از فیلم های این استودیو ژاپنی برای مخاطبان انگلیسی زبان امضا کرد. در بخشی از این قرارداد آمده بود که هیچ یک از انیمه های تولیدی این استودیو نباید به هیچ شکل یا دلیل تدوین (سانسور) شود. یک اتفاق ویژه در این مورد زمانی رخ داد که هاروی واینستاین قصد داشت انیمه «شاهدخت مونونوکه» را برای قابلیت بازاریابی بهتر تدوین کند اما خیلی زود میازاکی برای او یک شمشیر سامورائی واقعی برای او یک نوشته بدین مضموون فرستاد: «تدوین هرگز». میازاکی همچنین بر حقوق کالایی ساخته های استودیو جیبلی حاکمیت کامل داشته و بدین ترتیب از ساخت محصولات ارزان قیمت مانند عروسک بر اساس شخصیت های انیمه های استودیو جلوگیری می کند.
این سیاست ها شاید بسیار محدود کننده و شدید در نظر گرفته شوند اما این سیاست ها به انیمه های استودیو جیبلی امکان می دهند که همانطور که سازندگان قصد داشته اند نشان داده شده و بینندگان نیز بر اساس همان دیدگاه ها به تماشای آن ها بنشینند. میازاکی قصد دارد تمرکز را بر سبک روایی و شخصیت ها نگه دارد و این انیمه ها از دید مخاطبان آثار هنری موثر و مهمی باشند و نه فیلم هایی که تنها بر جذابتی بازاری تمرکز دارند. با این وجود، آثار این استودیو از جذابیت و کشش بازاری قابل توجهی برخوردار بوده و بارها و بارها ثابت کرده اند که زندگی همه بینندگان در سراسر جهان را به نحوی در داستان های خود مورد تاکید قرار می دهند، حتی بدون این که مجبور شوند در قالب بسیار سهل الهضم (!!!) هالیوود فرو بروند.
موزه ای به نام جیبلی نیز وجود دارد
اگر چه استودیو جیبلی با دیزنی قرارداد همکاری دارد اما علاقه ای به پیروی از مدل پارک سرگرمی دیزنی ندارد. در مقابل آن ها موزه جیبلی را تاسیس کرده اند که در میتاکا، توکیو واقع شده و حدود ۲۰ دقیقه از استودیو جیبلی در کوگانی فاصله دارد. این موزه خارق العاده بازدید کنندگان خود را به درک و تجربه عمیق نمایشگاه ها دعوت می کند و به همین دلیل هر گونه عکسبرداری در داخل آن ممنوع است تا بتوانند ارتباط کاملی با اطراف خود برقرار نمایند. بعد از پرداخت ورودی، مهمانان فیلم های اصلی ۳۵ میلیمتری که در سینماها استفاده شده را دریافت کرده که محتوی آن به صورت تصادفی در اختیار آن ها قرار می گیرد، بدین معنی که فیلم به صورت تصادفی و نه انتخابی در اختیار بازدید کنندگان قرار می گیرد.
این موزه پروژه های فیلم کوتاه خصوصی در سالن های نمایش کوچک خود به نمایش می گذارد و یک اتاق مطالعه برای خواندن کتاب هایی که توسط میازاکی انتخاب شده نیز دارد. بعد از تجربه های متنوع نمایشگاهی، مهمانان به یک هدیه فروشی دعوتو می شود که «ماما آیوتو» (Mamma Aiuto) به معنای «مامان، به من کمک کن» در زبان ایتالیایی است که به دزدان هوایی موجود در انیمه «قلعه ای در آسمان» اشاره دارد. همچنین این موزه خانه یک ربات سرباز غول پیکر از همین انیمه و یک اتوبوس گربه ای بزرگ از انیمه «همسایه من توتورو» برای بازدید کنندگان خردسال است.
بیشتر بخوانید: ۷ سریال انیمه دیدنی برای کسانی که چیزی در مورد این ژانر نمی دانند
نوشته نکاتی جالب در مورد استودیو انیمه سازی «جیبلی» که شاید نمیدانستید [قسمت اول] اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.