شاید برای بسیاری ترسناک ترین موضوع قابل تصور مرگ باشد. اما به شما قول می دهیم که چیزهایی بسیار بدتر از مرگ نیز وجود دارند که در مواجهه با آن ها آرزوی مرگ خواهید کرد. برخی شکنجه ها در دنیای واقعی بسیار ترسناک تر و هولناک تر از مرگ آنی هستند به نحوی که فرد با کمال میل مرگ را به عنوان یک ماهیت خوشایند به آن ترجیح می دهد. در دنیای سینما و تلویزیون نیز چنین رویه ای وجود داشته و شرایطی بسیار بدتر از مرگ در ژانرهای مختلف، غیر از ژانر ترسناک، به تصویر کشیده شده اند.
شاید بهترین نمونه آن سریال «آینه تاریک» (Black Mirror) باشد که در آن ذهن نامیرای فرد در قالب یک عروسک زندگی می کند، جنایتکاران هزاران سال متحمل زندگی در لوپ های زمانی بی پایان می شوند و افراد با بدترین ترس هایشان در دنیای واقعی روبرو می شوند. در ادامه شما را با برخی از ترسناک ترین و هولناک ترین شکنجه های صورت گرفته در سینما که بسیار بدتر از مرگ هستند آشنا خواهیم کرد.
قسمت اول این مطلب را در این لینک مطالعه کنید.
۵- بردگی ابدی- «انتقام جویان: نبرد ابدیت»
این یکی بسیار شبیه یک جهنم خودساخته است که شباهت بسیاری با مرگ سناتور کلی بدست خود دارد. و مانند اشتیاق طماعانه کلی برای قدرت و کنترل داشتن بر دیگران، در «انتقام جویان: نبرد ابدیت»، شخصیت جمجمه سرخ (رد اسکول) خواهان دستیابی به قدرت نهایی است. در مقابل، چیزی که او بدست می آورد منتقل شدن به قلمرویی دیگر در نتیجه لمس کردن گوی با دست خالی است که تا ابد باید در نقش محافظ سنگ به کسانی که خواهان دستیابی به سنگ روح هستند مشاوره بدهد.
مردی که می خواست بر جهان حکمرانی کند به برده یک شیء بیجان تبدیل شده که هیچ کاری از او بر نمی آید جز اینکه تا ابد منتظر مانده، زندگی نفرین شده اش را برای همیشه داشته و تنها به کسانی که سنگ روح را از جایش تکان می دهد راهنمایی کند. این وظیفه ناخوشایند و بیفایده او را از مرگ و آرزویی که داشت دور نگه می دارد، وظیفه ای که هیچ کسی در صورت داشتن انتخاب قبول نمی کرد.
۴- زنده به گور شدن- «بیل را بکش: نسخه دوم»
زنده به گور شدن بدترین و ترسناک ترین شکل ممکن برای پایان یافتن زندگی است. فرض کنید به جای مرگی سریع و معمول، در تابوتی در چند متری زیر زمین گرفتار شده و رفته رفته دچار فرسایش و شاید خورده شدن توسط حشرات در صورت نفوذشان به درون تابوت شوید. اما هنوز بدترین و ترسناک ترین بخش ماجرا مانده و آن اینکه در تمام این مدت هوشیار بوده و همه چیز را درک می کنید. سرنوشت دردناک عروس در فیلم دوم «بیل را بکش» (Kill Bill: Vol. 2) که توسط باد، برادر بدعنق بیل به او تحمیل شده، چیزی فراتر از مرگ است. قبل از قرار دادن در تابوت، سنگی به سینه اش زده و سپس در حالت نیمه جان او را درون تابوتی قرار داد و زیر خاک دفن می کنند.
مسلم است که او پس از به هوش آمدن دچار وحشت می شود، پیش از آنکه به یاد تمریناتی بیفتد که می توانند در فرار از این وضعیت ترسناک به او کمک کنند. اگر چه شخصیت عروس بالاخره موفق می شود از این شرایط هولناک رهایی یابد اما همچنان می توان آن را یکی از ترسناک ترین و وحشتناک ترین شکنجه هایی که ممکن است هر فرد متحمل شود دانست، به خصوص اینکه یک انسان عادی به هیچ عنوان نخواهد توانست از چنین شرایطی جان سالم به در ببرد.
۳- لوپ زمانی شکنجه آور- «۱۴۰۸»
اگر چیزی در مورد فیلم «۱۴۰۸» وجود داشته باشد که باید به آن توجه کنید این است که وقتی به شما گفته می شود از اتاق هتلی که یک جهنم مرگبار است دوری کنید باید به این توصیه ها گوش کنید زیرا با جهنمی روبرو خواهید شد که بیش از یک ساعت در داخل آن دوام نخواهید آورد. اما کارآگاه مایک چاره ای جز ورود به این اتاق برای رمزگشایی ماجرا ندارد. بدین ترتیب وی شبی جهنمی از توهم و شکنجه را تجربه می کند و در آخر دو گزینه به وی پیشنهاد داده می شود: یا خود را دار بزند یا به شکل بی پایانی ترسناک ترین ساعت زندگی خود را تجربه کند. یکی از بدترین خیالات مایک مربوط به دختر و پدر فوت کرده اش و مسافران قبلی اتاق است که همگی در آخر تصمیم گرفته اند برای پایان دادن به این شکنجه، دست به خودکشی بزنند.
۲- تن پروری- «هفت»
با قاتلی آزاد که بر اساس هفت گناه کبیره قربانیان خود را انتخاب می کند، «هفت» (Seven) به جای کشتن قربانیان داستان، شکنجه ای بسیار هولناک تر از مرگ را برای آن ها تدارک می بیند. اکثر این قربانیان قبل از رسیدن کارآگاهان جانشان را از دست می دهند اما در یک مورد، زمانی که کارآگاهان، میلز و سامرست، به محل جنایت می روند هنوز زنده است. در این مورد مردی را می بینیم که به مدت یک سال به تخت بسته شده و در این مدت تنها با استفاده از سرم های تقویتی و غذایی زنده مانده است.
در این مدت طولانی تنها بودن، وی چنان دیوانه شده که زبان خودش را خورده و به یک زامبی اسکلتی تبدیل شده که علیرغم اینکه چیزی جز زخم بستر و استخوان نیست اما هنوز نفس می کشد. جامپ اسکر موجود در این صحنه یکی از بهترین موارد در تاریخ سینماست و اینکه چگونه شخصی بتواند پس از چنین شکنجه هولناک و غیرقابل تصوری زنده بماند این سکانس را ترسناک تر از قبل می سازد.
۱- دزدیدن جنازه- «برو بیرون»
پیچش داستانی بزرگ «برو بیرون» (Get Out) به شکلی بسیار خیره کننده شکل می گیرد و مشخص می شود که خانواده سفیدپوست و ثروتمند نامزد کریس، جنازه سیاهپوستان جوان را به سرقت برده تا دوستانشان بتوانند در درون این بدن ها زندگی کنند. با تصاحب شکل فیزیکی آن ها و انجام رویاهای جوانی شان از طریق دزدیدن جسم و خون این افراد، اولین چیزی که به فکر شما می رسد این است که چگونه ممکن است دو روح در قالب یک جسم به زندگی ادامه دهند و اینجاست که دوربین خاموش می شود.
کسی که فکر می کردید یک نفر است اکنون مشخص می شود که دو نفر است ، در حالی که مالک اصلی این جسم در مکانی تاریک با هیپنوتیزم گرفتار شده در حالی یک سفیدپوست مانند عروسک خیمه شب بازی آن ها را این ور و آن ور می برد. چیزی که اوضاع را بدتر می کند این است که حالت هیپنوتیزم شخص سیاهپوست می تواند از نسبتاً راحت تا بسیار کابوس گونه متفاوت باشد و این موضوع به تعبیر و تفسیرشان از مکانی است که با هیپنوتیزم در آن گرفتار شده اند.
بیشتر بخوانید: بازیگرانی که در حین فیلمبرداری بدترین رنج ها و شکنجه ها را متحمل شدند [قسمت اول]
نوشته دردناکتر از مرگ؛ ناخوشایندترین و هولناکترین شکنجه ها در تاریخ سینما [قسمت دوم] اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.