اخبار سینما

انیمه المنتال در گیشه شکست خورد

با فروش ۲۹.۶ میلیون دلاری در اولین آخر هفته اکران «المنتال» یا «بنیادین» بدترین رقم فروش برای پیکسار رقم خورد.

به نقل از هالیوود ریپورتر، پایین‌ترین افتتاحیه ۳ روز آخر هفته در تاریخ شرکت معروف انیمیشن‌سازی با اکران «المنتال» رقم خورد. پیش از این افتتاحیه «داستان اسباب بازی» در سال ۱۹۹۵ پایین‌ترین رقم افتتاحیه پیکسار را به نام خود کرده بود.

پیکسار با انیمیشنی درباره یک موش صحرایی که جاه‌طلبی تبدیل شدن به یک سرآشپز فرانسوی تحسین‌برانگیز را دارد، تابستان ۲۰۰۷ در گیشه‌ها کارش را با فروش ۴۷ میلیون دلاری شروع کرد و هرچند ابتدا به فروش این انیمیشن بدبین بودند، اما «راتاتویی» در نهایت فروشی ۶۲۳ میلیون دلاری را در باکس آفیس جهانی ثبت کرد تا بدبینان متوجه شوند اشتباه کرده‌اند.

برای دهه‌ها –تا پیش از خریداری شدن توسط دیزنی- استودیوی انیمیشن‌سازی معتبری که توسط استیو جابز فقید حمایت می‌شد، از بعیدترین سوژه‌ها استفاده کرد تا بارها و بارها هم موفقیت‌های تجاری کسب کند و هم نظر منتقدان را با خود همراه سازد.

همه اینها در چند سال گذشته تغییر کرد و با اولین نمایش تلخ «المنتال» در آخر هفته گذشته بدترین تجربه این کمپانی رقم خورد. این فیلم که حکایتی درباره مهاجرت و کنار آمدن است با اکران داخلی ۲۹.۶ میلیون دلاری، با محاسبه میزان تورم؛ حتی پایین‌تر از «داستان اسباب بازی» در سال ۱۹۹۵، که در سه روز آخر هفته شکرگزاری ۲۹.۱ میلیون دلار فروخته بود- قرار گرفت. با توجه به تورم فروش افتتاحیه «داستان اسباب بازی» برابر ۵۰ میلیون دلار امروز است.

شکست «المنتال» در جذب تماشاگران سینما باعث می‌شود این کمپانی بر سر یک دوراهی گیر کند. در طول سال‌ها، جان لستر رییس سابق پیکسار، از تبدیل شدن این کمپانی به یک کارخانه فرنچایزسازی خودداری کرد («داستان اسباب‌بازی» و «ماشین‌ها» استثنا بودند).

اما پس از اینکه مصرف‌کنندگان در طول همه‌گیری کرونا به تماشای فیلم‌های جدید پیکسار در خانه روی آوردند؛ سیاستی بحث‌برانگیز که توسط باب چاپک رییس وقت دیزنی شکل گرفت- حالا اوضاع تغییر کرده است و پس از آن حتی تابستان پیش که انیمیشن «لایت‌یر» اکران سینمایی شد تنها ۲۲۶.۴ میلیون دلار در سطح جهانی فروش کرد.

یکی از پرتوهای امید برای «المنتال» کسب امتیاز بالا از منتقدان است که می‌تواند منجر به دیده شدن بیشتر در گیشه شود. تماشاگران خارج از کشور هم امتیاز خوبی به آن داده‌اند.

سال آینده پیکسار انیمیشن «اِلیو» را برای اکران در سینماها دارد و همچنین دنباله «درون بیرون» را اکران می‌کند. درس گرفتن از هر اشتباه به زمان نیاز دارد، زیرا با توجه به اینکه ساخت این فیلم‌ها سال‌ها طول می‌کشد، تغییر دوره‌ها در فضای انیمیشن بسیار پیچیده است و صاحبان استودیو می‌گویند هیچ فرنچایزی بدون نوسان نخواهد بود؛ موردی که پیکسار به طور خاص در طول چندین دهه در آن برتری داشت.

با نگاهی به گذشته، جای تعجب نیست که چرا باب ایگر پس از بازگشت به عنوان مدیرعامل شرکت والت دیزنی، بر ساخته شدن قسمت‌های بیشتری از فرنچایزهای موفق «داستان اسباب بازی»، «یخ زده» و «زوتوپیا» تاکید کرد.

ماهیت فیلم‌های پیکسار دیگر چیزی نیست که قبلا بود؛ با این حال رهبری جدید ظاهراً در تلاش است تا برخی از اشتباه‌های چند سال اخیر را اصلاح کند.

معمولا فیلم‌های پیکسار با فروش ۵۰ میلیون دلاری یا بیشتر در افتتاحیه داخلی کارشان را شروع کرده‌اند و فروش دنباله‌های «شگفت‌انگیزان ۲» با ۱۸۲.۷ میلیون دلار و «در جستجوی دوری» با ۱۳۵.۱ میلیون دلار در صدر بودند (رقمی که با تورم امروز تعدیل نشده است) .

در بین منتقدان، پیکسار سال‌های سابقه‌ای فوق‌العاده داشت و بسیاری از عناوین آن امتیازی بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد دریافت می‌کردند. «المنتال» با امتیاز فعلی ۷۶ با اقبال متوسط‌تری در بین منتقدان روبه رو شده است.

چالش دیگری که امپراتوری دیزنی با آن مواجه است رقابت بیشتر و تغییر مخاطب فیلم‌های انیمیشن است. امروز در کنار بچه‌ها، بزرگسالان بین ۱۸ تا ۳۴ سال هم دلیل بزرگی برای موفقیت خیره کننده فیلم پرفروش میلیارد دلاری «برادران سوپر ماریو» یونیورسال بودند. همین امر برای فیلم جدید سونی «اسپایدرمن در اسپایدر ورس» هم رخ دارد. پیکسار معمولا علاوه بر خانواده‌ها به جذب مخاطب بزرگسال نیز مشهور بوده اما در برخی از موارد نتوانسته این جذابیت را ارایه کند.

«المنتال» یا «بنیادین» به کارگردانی پیتر سون و تهیه‌کنندگی دنیس ریم و بر اساس فیلمنامه ای به قلم برندا هسوئه ساخته شده که در آن لیا لوئیس و مامودو اثی به عنوان صداپیشگان اصلی حضور دارند. در این فیلم شاهد پیوند میان یک عنصر آتش به نام امبر (لیا لوئیس) و یک عنصر آب به نام وید (مامودو اثی) هستیم که برخلاف آنکه نمی‌توانند یکدیگر را لمس کنند اما علاقه و کشش متقابل و وجوه اشتراک فراوانی با هم دارند. این فیلم با الهام از دوران جوانی و نوجوانی کارگردان آن، پیتر سون، ساخته شده‌است. او که از فرزندان مهاجران شهر نیویورک است در دهه ۱۹۷۰ درست در زمانی که تفاوت‌های فرهنگی و قومی در شهر برجسته بود، در آنجا بزرگ شد.