Pardis Co-op: بهترین افکت خون در بازیها
Pardis Co-op: بهترین افکت خون در بازیها
با خونینترین قسمت از پروندههای هفتگیِ Pardis Co-op در خدمت شما کاربران عزیز پردیسگیم هستیم. همانطور که از اسم آن پیداست، این سری مقالهها، نویسندگان تیم تحریریهی پردیسگیم را کنار هم میآورد تا هر هفته دربارهی موضوع جدیدی دیدگاه خود را ارائه کنند و آنرا با شما به اشتراک بگذارند. اما Pardis Co-op فقط برای متحد کردن تیم تحریریه به وجود نیامده است بلکه همبستگی تحریریه و کاربران و بحث و تعامل در مورد یک موضوعِ از پیش تعیین شده، یکی از اصلیترین اهداف این سری پروندههای هفتگی است. بنابراین پس از اینکه دیدگاه تیم تحریریه را مطالعه کردید، منتظر دیدگاه شما نیز در بخش نظرات هستیم.
این هفته به سراغ یک عنصر کلیدی در بازیهای اکشن و پر زد و خورد میرویم. افکت خون چیزی است که خبر از خشونت میدهد، خبر از این میدهد که شخصیت شما یا شخصیت حریف در حال ضربه خوردن است. خون در محیط خبر از خطر میدهد، خبر از اینکه حالا باید آمادگی مقابله با بدترین هیولاها و دشمنان را داشته باشید.
شاید افکت خون در ابتدا موضوع مهمی به نظر نرسد اما استدیوهای بازیسازی آنرا بسیار جدی میگیرند و حتی به تازگی در مصاحبهای که با سازندگان عنوان موردانتظار Ghost of Tsushima شده است، آنها صراحتا اعلام کردهاند که به یک تکنولوژی جدیدی برای میزان کیفیت و پویاییِ پخش شدن خون دست پیدا کردهاند تا مبارزهی ساموراییها را تا جایی که امکان دارد، واقعگرایانه جلوه دهند! حالا که منتظر عناوین خونینِ آینده مانند Doom Eternal، Ghost of Tsushima و البته The Last of Us Part II هستیم، بهتر است نگاهی به افکت خون در عناوین گذشته بیندازیم و از اهمیت آنها بگوییم.
مرحلهی اول: در ابتدا با اعضای مختلف تیم تحریریه همراه میشویم و دیدگاه و گزینههایی که آنها برای این موضوع در نظر گرفتهاند را بررسی میکنیم:
Bloodborne
شهاب زارعی: نمیتوان دربارهی خون در بازیّها صحبت کرد ولی نامی از Bloodborne نبرد. این بازی ARPG استودیوی FROM SOFTWARE از نظر گیمپلی و داستان بر خون متمرکز است. اتفاقات Bloodborne در شهر یارنام و مناطق اطراف آن روی میدهد؛ شهری که به لطف کشف و توزیع خون مرموز و شفا دهندهای، ثروت و شهرت زیادی بدست آورده. افراد زیادی برای بهره بردن از قدرت این خون به یارنام سفر میکنند و خود شهروندان این شهر نیز مصرف کنندههای همیشگی این خون هستند، غافل از اینکه این خون حامل طاعونی به اسم بلای هیولا است. در توضیحات یکی از آیتمهای درون بازی نوشتهشده: «در یارنام خون بیشتر از الکل تولید میشود، چراکه اولی سرمست کنندهتر است». این جمله پنجرهای است به دنیای Bloodborne و سازندگان این بازی در به تصویر کشیدن چنین دنیایی از چیزی دریغ نکردهاند.
سازندگان این بازی میخواستند مفهوم خون فراتر از نوشته و دیالوگ باشد به همین دلیل روی ارائهی تصویری آن نیز بسیار کار کردهاند. میزان خون دشمنان بر اساس دو فاکتور تأیین میشود و روی شما و محیط پاشیده میشود. این دو فاکتور جثهي دشمن و جهت ضربه بازیکن هستند، به طوری که با کشتن دشمنان غولپیکر لباسهایتان بیشتر خونی میشوند، لکهی خون بزرگتری از دشمنان باقی میماند و مطابق با جهت هر ضربهي وارد شده خون به محیط اطراف میپاشد. نکتهی قابل توجه دیگری که شاید زیاد به نظر نیاید مربوط به تعامل بین خون و لباسّهای شماست. خون فقط به نقاط پوشیده نشده بدن شخصیت شما میپاشد، طوری که اگر پس از نبرد لباسهای خونی خود را تعویض کنید، خواهید دید که فقط ناحیهی پوشیده نشده بدن آلوده به خون هستند. این عملکرد خون تجربهای به یاد ماندنی ایجاد میکند. هربار که سرشار از انرژی بازی را شروع میکنید لباسی تمیز دارید ولی با پیشروی در مراحل دشوار و غلبه کردن بر چالشّهای مرگبار مختص استودیوی FROM SOFTWARE گویا شخصیت شما در بازی درست مثل خودتان خسته ولی هیجانزده است. توجه کمنظیر این بازی به نمایش خون تحسین برانگیز است و به خوبی بازیکن را غرق دنیای بازی میکند.
Yaiba Ninja Gaiden Z
علی رجبی: اگر تا به حال فکر میکردید که نهایت خشونت و خونریزی مجموعه Ninja Gaiden را دیدهاید سخت در اشتباه بودهاید. در میان سری عناوین اکشن این بازی، عنوانی وجود دارد که کمتر به آن توجه شده که البته با توجه به کیفیتش مسئلهای کاملا عادی است اما وقتی صحبت از میزان خشونت شود، این عنوان شایدی یک سر و گردن بالاتر از بقیه باشد. Yaiba Ninja Gaiden Z، وقتی که "ریو" با Resident Evil ملاقات میکند. داستان بازی از دیدگاه Yaiba Kamikaze رخ میدهد. وی زمانی بخشی از قبیله نینجاهایی بود که برای اثبات مهارات خود باید علیه یک عضو با استعداد، که در این مورد "یایبا" بود، مبارزه میکردند. وی درنهایت از کار خود زده شده و مردم خودش را میکشد. بعدها طی یک مسیر با "ریو" ملاقات کرده و او را به چالشی تا مرگ دعوت میکند، با این خیال که حتما شکستش میدهد. او شکست سنگینی میخورد و قیمت گزاف از دست دادن یک دست و چشمش را پرداخت میکند. سالها میگذرد و معلوم میشود که توسط یک سازمان مخفی بازسازی شده و حال باید با زامبیهای فراوان دست و پنجه نرم کند! هرچند که داستان بازی برای یک عنوان Ninja Gaiden تا حد Killer is Dead عجیب است اما گیمپلی آن تا حد نسبتا خوبی سرگرمتان میکند. بیشتر از سرگرمی، میزان خشونت و خونریزی که در این عنوان نهفته واقعا بالاست و از آنجایی که کشتن زامبیها هیچگونه بار گناهی بر دوش بازیکن نمیزارد، سازندگان دست خود را در زمینه افزایش این مورد باز دیدهاند و اینگونه شما را با سیلی عظیمی از گوشتهایی که آمادهاند برای تکه تکه شدن قرار میدهد.
Dishonored: Death of the Outsider
محمد کیانی: اصولا در سری دیسانرد خشونت و خون ریزی آخرین راه حل به حساب میآید. اگرچه در این سری روشهای متعددی برای انجام هر کدام از ماموریتها تعبیه شده، اما بازی برای گرفتن بهترین نتیجه، همواره شما را به سمت راه حلهای کم خشونت تر سوق میدهد. با این حال این به این معنی نیست که وقتی پای کشتن در میان میآید شاهد کمبودی در این بخش باشیم! در این سری نه تنها دست مخاطب برای کشتن دشمنان باز است، بلکه این امر در هر نسخه بهتر(بخوانید خشن تر، خلاقانهتر و صد البته خونین تر!) از قبل به نمایش در میآید. زمانی که هدف خود را در حالی که بر روی صندلی نشسته است، از راه دور با کمان صلیبی نشانه میروید، خونی که پس از کشته شدنش به آرامی و به زیبایی هر چه تمام تر در زیر پایش پخش میشود، تنها چیزی است که مرگ وی را هویدا میکند؛ زمانی که به مبارزه تن به تن با نگهبانان روی میآورید، پخش شدن خونشان پس از هر ضربه موفقیت شما در نبرد را نشان میدهد و سرانجام وقتی تمام کنندههای خونین را، که اکثرا به قطع شدن عضوی از بدن دشمنان فلک زده میانجامند، بر روی نگهبانان یا اهداف اجرا میکنید، این افکت خون چشمگیر بازی است که به سلاخی شما معنی میدهد! در Death of the Outsider با هر سلاحی که به دشمنان حمله کنید، شاهد پخش شدن خون با توجه به نوع و شدت ضربه هستید و فیزیک خون و نحوه پخش شدن آن در هوا و یا روی زمین به نحو بسیار مطلوبی صورت پذیرفته است. در سری Death of the Outsider اگرچه مخفی کاری حرف اول را میزند؛ اما زمانی هم که طالب خون و خونریزی باشید، بازی به نحو مطلوبی از شما پذیرایی خواهد کرد!
Wolfenstein II: The New Colossus
علیرضا رزمجویی: هر چقدر که خشونت در دنیای واقعی مشمئزکننده است، اما برعکس در دنیای بازیهای ویدیویی میتواند به همان اندازه جذاب و هیجانانگیز جلوه کند؛ مخصوصا اگر این خون از بدن یک ناتزیِ بی همه چیز، بیرون آید!
سری Wolfenstein از همان سالهای ابتدایی خود، خون و خونریزی را چاشنی کار خود کرده است اما بهترین نسخه از این خونریزی را در جدیدترین نسخهی آن یعنی Wolfenstein II: The New Colossus تجربه کردهایم. اگر تا به حال با برداشتن دو شاتگان در دستانتان و خالی کردن تمام گلولههای آن بر جسم ناتزیها محیط بازی را به رنگ قرمز در نیاوردهاید، پس هنوز اوجِ Wolfenstein را تجربه نکردهاید.
این تنها به گیمپلی خلاصه نمیشود، با تمام رگههای طنزی که در Wolfenstein II وجود دارد، اما دنیای آن پر از تاریکی و خشونت است. تا حدی که اگر آمادگی نداشته باشید ممکن است از خشونت بیپردهی آن جا بخورید و کمی نیاز به استراحت و پردازش اتفاقاتِ بیرحمانهی آن داشته باشید.
Martal Kombat ُSeries
علی رجبی: GET OVER HERE! مطمئنم با دیدن این جمله کوتاه قطعا متوجه خواهید شد خطوط بعدی درباره چه بازی هستند؛ Mortal Kombat. مگر میشود مقالهای حول خشونت باشد و صحبتی از Mortal Kombat نشود؟ مسابقاتی که هدف آن تنها یک چیز است؛ شکست دادن، خرد کردن و کشتن حریف خود به بدترین شکل ممکن. صرفا نمیدانم از کجا برای شرحش شروع کنم. در حر Match از این بازی شما به راحتی 4 گالن خون خالص از دست میدهید و اگر هم بدشانس باشید آخر کار با یک Fatality زیبا، مغزتان از جمجمه به بیرون پاشیده و یا احتمالا ستون فقرات خود را لحظاتی قبل از مرگ از دست میدهید. هرچند که این خصلت بازی، تقریبا بخشی از فرهنگ مجموعه و یا حتی جامعه گیمینگ شده و فرقی نمیکند که بازیکن 12 سالش باشد یا 42 سالش، آنها کماکان از اینگونه MK لذت میبرند. جا دارد به برخی از Fatalityهای خفن مثل حرکت Saibot یا کشیدن نخاع حریف به بیرون توسط Sub Zero اشاره کرد، تعجبی ندارد که بسیاری دائم درحال اعتراض کردن به سطح خشونت بازیها هستند. کافی است چشمشان تنها به یک عنوان مثل Mortal Kombat بخورد و آن وقت زمین و زمان را بر سر کودک خردسالشان خراب میکنند!
Super Meat Boy
علیرضا رزمجویی: این را آویزهی گوش خود کنید! در هر نوع از سرگرمی، همیشه واقعگرایانه بودن، به منزلهی بهتر بودن نیست. شاید این گزینه با بقیهی عناوین هماهنگ نباشد اما مطمئنا سزاوار قرار گرفتن در لیست است. Super Meat Boy به شخصیتهای دوستداشتنی، پلتفرمینگِ کمنقص و سختیِ اعتیادآورش مشهور است اما از نظر بصری این خون است که لقب جذابترین عنصر را دریافت میکند.
ردِ خونینی که با حرکت در محیط و جست و خیز کردن از شخصیتِ شجاع اما همیشه در معرض خطرِمان حاصل میشود، نه تنها افکتی جذاب و دیدنی محسوب میشود، بلکه به یک مکانیک بشدت مفید در بازی تبدیل شده است. میتوانید با اثرات خون، متوجه شوید که دفعهی قبل با انتخاب چه مسیری، به تلهی تیغهای درنده افتادید. قطرههای خونتان، راهنمای مسیرتان است و اینجاست که یک افکت ساده نه تنها باعث زیبایی شده است، بلکه از هویتی مشخص در چارچوب بازی نیز برخوردار است و صرفا هدفش نمایش خشونت نیست.
God of War Series
محمد کیانی: مگر میشود موضوع یک مقاله در رابطه با خون و خون ریزی باشد، اما صحبتی از سری خدای جنگ به میان نیاید؟! خشونت موجود در سری خدای جنگ، یکی از مهمترین ویژگیها و از جذابیتهای اصلی آن به شمار میرود. جدا از حرکات خشونت بار کریتوس، این افکت خون بود که رنگ و بویی دیگر مبارزات سری میداد و این موضوع در زمان سه گانه اول خود را بیشتر نمایان بود. در ازای هر ضربهای که کریتوس بر دشمنان وارد میکرد شاهد پخش شدن خونشان بودیم. هر زمان که فوجی از دشمنان را به دیار عدم میفرستادیم و یا تک چشم سایکلوپسی را از حدقه در میآوردیم این خون بود که سرتاسر بدن کریتوس را میپوشاند. در هنگام غلبه بر باسها، زمانی که کریتوس میخواست تا کار دشمن را تمام کند، این فوران خون آنها بود که نه تنها بازیباز را به هیجان میآورد، بلکه زجری را که کریتوس بر آنها تحمیل میکرد به خوبی نمایان میساخت. مسلما هیچکدام از طرفداران سری نبرد نهایی با زئوس در نسخه سوم را فراموش نخواهند کرد؛ جایی که آنچنان وی را مورد ضرب و شتم قرار میدادیم که خون او تمام صحنه را میگرفت و تا زمانی که خودمان بازی را رها نمیکردیم شاهد خالی شدن خشم کریتوس بر سر زئوس بودیم. در آخرین نسخه از این سری و با تغییر رویکرد سازندگان دیگر همانند سابق شاهد مبارزات خونین نبودیم. اما هنوز هم بودند لحاظات متعددی که کریتوس دشمنی را زیر ضربات مشت و لگد خود گرفته و یا باسی را به خونین ترین روش ممکن از پای در بیاورد. افکت خون در سری خدای جنگ همواره تاثیر قابل توجهی داشته و مبارزات خونین جزوی از شالوده این سری به حساب میآید.
The Evil Within 2
علیرضا رزمجویی: اگر میزان بالا و کیفیت واقعگرایانه خون برایتان کافی نیست، The Evil Within 2 آن را برایتان به یک هنر نیز تبدیل میکند!
به لطف آنتاگونیستِ هنرمند اما دیوانهی این عنوان یعنی استفانو، در بخش بزرگی از بازی، شاهد تصاویری خونین از پخش شدن خون به هر نحوهی هنرمندانهای خواهید بود. او تلههای مرگباری را در سرتاسر دنیای بازی کار گذاشته است تا دوربینهایِ وفادارش (که یک موجود عجیب و غریبِ دوربین به دست را هم شامل میشود!)، صحنههای قطع شدن اعضای بدن شما را به شکلی هنرمندانه ثبت کرده و با به نمایش گذاشتن آنها در تالار خود، آنها را برای همیشه جاودانه کند. نقطهی اوج ماجرا جاییست که او میخواهد شاهکاری به یادماندنی از انفجارِ سرِ تعداد بسیاری از افراد بصورت همزمان، خلق کند! تصویری پر از خون که مطمئنا اگر عنوان The Evil Within 2 را تجربه کرده باشید، این اثر فراموش نشدنی را به یاد خواهید داشت.
اگر بتوانیم لحظهای آن خشونتهایی دیوانهواری که به عنوان هنر از آن یاد میشد را فراموش کنیم، در نقش سباستین نیز میتوانیم افکتهای جذابی از ترکاندن سر موجودات مختلف را تجربه کنیم. چیزی که باعث شده است لذت هدشات کردن غیرقابل وصف و ناامیدیِ ناشی از شلیکِ خطا زجرآور باشد!
مرحلهی دوم: حالا نوبت شماست! مطمئنا در این مقاله میتوانستیم به گزینههای بسیار بیشتری بپردازیم اما این را بر عهدهی شما میگذاریم. فراموش نکنید که بخش بزرگی از Pardis Co-op به نظرات و گزینههایی که شما کاربران پردیسگیم برای این موضوعِ هفتگی ارائه میدهید، اختصاص دارد. بنابراین خوشحال میشویم که دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید و از عناوین جذابی بگویید که از افکت خون تحسینبرانگیزی برخوردار هستید و این مسئله به تجربهی کلی بازی کمک بسیاری کرده است. همینطور میتوانید موضوعات پیشنهادی خودتان برای مقالات آیندهیِ Pardis Co-op را با ما به اشتراک بگذارید.