بازار کتاب دوباره در تسخیر اشعار «فروغ»
تخریب خانه پدری فروغ فرخزاد در کوی امیر خادم در محدوده چهار راه مولوی تهران که زمزمه های آن از تابستان امسال آغاز شده بود بالاخره متوقف شد و حفظ این خانه با مساعدت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهران مبنی بر ثبت ملی آن در دستور کار است. این خانه در سال ۱۳۳۶ توسط پدر فروغ فروخته شد و از آن سال تا کنون بارها مرمت شده است. به هر حال، داستان تخریب خانه فروغ در این چند ماه سبب شد تا نام او زیاد سر زبان ها آمده و صحبت از وی در رسانه ها و شبکه های اجتماعی افزایش یابد.
فروغ شعر معاصر ایران را باید در فهرست پر مخاطب ترین چهره های ادبیات معاصر کشور دانست که نه تنها کتاب اشعارش بارها تجدید چاپ شده است، بلکه همچون اختر چرخ ادب (پروین اعتصامی)، عکس ها و پوستر اندیشه هایش زینت بخش اتاق دختران و پسران شعر دوست و فرهنگ دوست این مرز و بوم است. کتاب هایی که توسط دوستان و آشنایان فروغ و دیگر اندیشمندان ایرانی و خارجی منتشر شده، همواره در فهرست کتاب های پر فروش بوده و به نظر می رسد که توجه بیش تری به اشعار وی در کتاب های درسی و دانشگاهی باید معطوف کرد.
ترانه مرغ اسیر که رمان خواندی از جازمین دارزنیک است تلاش دارد تا فروغ را در یک روایت داستانی، معرفی کند. این نویسنده ایرانی الاصل مقیم آمریکا، شاهد فروش نسبتا خوب کتابش در ایران است. این کتاب را علی مجتهد زاده ترجمه کرده و نشر پارسه به زیور چاپ آراسته است. ظرف مدت کمی که از چاپ این اثر گذشته، چند بار تجدید چاپ شده که در روزگار کم کتابخوانی و رکود بازار نشر ایران، قابل تامل است. اما اعتراض نویسنده به عدم توجه ناشر ایرانی به انتشار کتاب بدون اجازه مکتوب از نویسنده و ناشر آمریکایی هم در جای خود جای تاسف و تامل دارد.
بی اطلاعی نویسنده کتاب ترانه مرغ اسیر از انتشار کتابش در ایران بدون مجوز، روی صفحه اول روزنامه هفت صبح ۳۰ مهر ماه رفت
داستان ترانه مرغ اسیر، روایت منثور از شعر فروغ است. منتقدان درباره ویژگی اصلی این رمان گفتهاند که «ترانه مرغ اسیر درباره فروغشدن است که هم به نقاط تاریکی نور میتاباند که تاکنون در سایه ماندهاند و هم در عین حال تصویری از ایران دهه سی و چهل و روشنفکران آن روزگار به دست میدهد.»
همچنین به این موضوع اشاره کرده اند که «صدای اعتراض فروغ در شعر و زندگی شخصی و تأثیرگذاریاش بر فضای روشنفکری و ادبی زمان خود ترانه مرغ اسیر را به رمانی کمنظیر درباره یک شاعر برجسته ایرانی بدل کرده است» با شخصیتهایی قطعا واقعی که نویسنده در مورد بعضیهایشان ترجیح داده از نامهایی دیگر استفاده کند؛ اما کسی که اندک آشنایی با تاریخچه ادبیات و هنر آن روزگار داشته باشد، همه را بیتردید میشناسد.
منتقدان ادبی ترانه مرغ اسیر را پسندیدهاند و حداقل اینکه نظرشان درباره این رمان منفی نبوده است. منتقد نشریه نیویورکتایمز گفته: «ترانه مرغ اسیر رمانی زیبا است؛ داستان شکوهمند زنی که وجودش از آتش بوده؛ زنی که خود را در دل همه سختیها و مرارتها با شعله عشق و شعر زنده نگه میدارد.» منتقدی دیگر هم گفته: «ترانه مرغ اسیر صدایی است که خود را از اعماق سکوت بالا میکشد و عطش گفتن و شنیده شدن دارد.»
نیویورکتایمز این رمان را ستوده: داستان شکوهمند زنی که خود را در دل همه سختیها و مرارتها، با شعله عشق و شعر زنده نگه میدارد. رمانی که نشان میدهد گاهی خواستن و عشق ورزیدن، خودش یک انتخاب سیاسی است. در این رمان زنی را میخوانیم که حتی با عشق ورزیدنش هم میتواند کوهها را جابهجا کند. زنی که وجودی سرشار از عشق به آزادی است، کسی که از همهکس میگذرد تا بتواند آوای مانده در گلویش را فریاد کند.
کتاب مجموعه اشعار فروغ فرخزاد
کتاب شناسی فروغ فرخزاد
- کتاب زنی تنها: یادنامه فروغ فرخزاد/ بهکوشش حمید سیاهپوش – نشر نگاه ۱۳۷۶
- کتاب فروغ فرخزاد: جاودانه زیستن، در اوج ماندن: شامل نامهها، مصاحبهها، مقالات و خاطرات فروغ؛ بههمراه مجموعه مقالات خاطرات، نوشتهها و سرودها درباره شعر و زندگانی فروغ/ بهکوشش بهروز جلالی – نشر مروارید ۱۳۷۲
- کتاب دیوان فروغ فرخزاد: اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد/ به كوشش بهمن خلیفه بناروانی.نشر طلایه ۱۳۸۱
- کتاب پرواز را به خاطر بسپار مجموعهای از بهترین اشعار فروغ فرخزاد بههمراه دیدگاههای برخی صاحبنظران راجع به شعر فروغ/ بهاهتمام محمدمهدی نمازی.نشر مهربرنا ۱۳۸۳
- کتاب تولدی دیگر فروغ فرخزاد/ بهکوشش کامران مجرد – ۱۳۸۲
- کتاب حرفهائی با فروغ فرخزاد. نشر خاوران – ۱۳۶۸
- کتاب از گمشدگی تا رهایی نوشته محمود نیکبخت نشر مشعل ۱۳۷۲
- کتاب پنج کتاب فروغ فرخزاد نوشته مارال ناصر المعمار – نشر آستان دوست ۱۳۸۹
- کتاب آیههای آه ناگفتههایی از فروغ فرخزاد/ ناصر صفاریان-نشر روزنگار ۱۳۸۱
فروغ فرخزاد در بهمن ماه ۱۳۴۵ درگذشت
آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز آخر مرا شناختی ای چشم آشنا
چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو من هستم آن عروس خیالات دیرپا
چشم منست اینکه در او خیره مانده ای لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟
در فکر این مباش که چشمان من چرا چون چشم های وحشی لیلی سیاه نیست
در چشم های لیلی اگر شب شکفته بود در چشم من شکفته گل آتشین عشق
نوشته بازار کتاب دوباره در تسخیر اشعار «فروغ» اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.