Pardis Co-op: بمناسبت عرضه‌ی Red Dead Redemption 2 | بهترین عناوین وسترن تاریخ

با نهمین قسمت از پرونده‌های هفتگیِ Pardis Co-op در خدمت شما کاربران عزیز پردیس‌گیم هستیم. همانطور که از اسم آن پیداست، این سری مقاله‌ها، نویسندگان تیم تحریریه‌ی پردیس‌گیم را کنار هم می‌آورد تا هر هفته درباره‌ی موضوع جدیدی دیدگاه خود را ارائه کنند و آنرا با شما به اشتراک بگذارند. اما Pardis Co-op فقط برای متحد کردن تیم تحریریه به وجود نیامده است بلکه همبستگی تحریریه و کاربران و بحث و تعامل در مورد یک موضوعِ از پیش تعیین شده، یکی از اصلی‌ترین اهداف این سری پرونده‌های هفتگی است. بنابراین پس از اینکه دیدگاه تیم تحریریه را مطالعه کردید، منتظر دیدگاه شما نیز در بخش نظرات هستیم.

به مناسبت عرضه‌ی باشکوه عنوان Red Dead Redemption 2، در این قسمت قصد داریم نگاهی به بهترین و خاطره‌انگیزترین عناوین وسترن تاریخ داشته باشیم و به نسخه‌هایی متفاوت و بعضا عجیب از غرب‌ وحشی که در آنها ساعت‌ها وقت صرف کرده‌ایم بپردازیم. این هفته برای طرفداران وسترن بسیار خاص است. عرضه‌ی یک عنوان وسترن بزرگ رویدادی نادر است و این می‌تواند بهانه‌ای کمیاب برای نگاهی به گذشته و یادآوری لحظات به یاد ماندنی که در غرب وحشی داشته‌‌ایم، باشد. این لحظات شاید به یک دوئل خونین مربوط شوند، شاید به یک تعقیب و گریز بر روی قطار مرتبط باشد یا شاید هم صرفا یک یادآوری از منظره‌ای بکر و دست‌نخورده باشد.

مرحله‌ی اول: در ابتدا با اعضای مختلف تیم تحریریه همراه می‌شویم و دیدگاه و گزینه‌هایی که آنها برای این موضوع در نظر گرفته‌اند را بررسی می‌کنیم:

Sunset Riders

پرهام آقاخانی: هنگامی که صحبت از بازی‌های سبک وسترن می‌شود، اغلب مردم به یاد سری Red Dead راکستار می‌افتند و مداوما به تحسین آن می‌پردازند و عده‌ای هم یادی از Call of Juarez می‌کنند. اما برای یک گیمر کهنه کار، هیچ کدام از این بازی‌ها جایگاه Sunset Riders را ندارند. بازی‌ای در سبک پلتفرمر دو بعدی که روایتگر ماجراهای دو شکارچی جایزه با نام‌های کورمانو و بیلی بود که برای دستگیری خطرناک‌ترین جنایتکاران غرب وحشی، با آن‌ها و نوچه‌هایشان درگیر می‌شدند و کسانی که موفق شده بودند بعد از یک مبارزه‌ی جانانه با باس آخر، او را شکست دهند، قطعا آن سکانس پایانی پر پر شدن گل رز را به خوبی به یاد دارند.

روند بازی خیلی سرراست بود: از چپ به راست حرکت کن، دشمنان را بکش، گروگان‌ها را نجات بده و در آخر هم با باس‌ها روبرو شو. ولی چیزی که تجربه‌ی بازی را خاص‌تر می‌کرد، وجود موانع محیطی و تشویق بازیکنان به رقابت در عین همکاری بود. نه تنها در طول بازی مجبور به استفاده از موانعی همانند بشکه‌ها برای کشتن دشمنان در مرحله‌ی اول و یا جاخالی دادن به تیرهای چوبی و سنگ‌ها در مراحل قطار و کوهستان می‌شدید، بلکه به خاطر این که مراحل اسب سواری و باس فایت‌های بازی نیز تنها به بازیکنی که بهتر بازی کرده بود، جایزه می‌دادند، مجبور می‌شدید تا در طول این سکانس‌ها، حرفه‌ای‌تر بازی کنید.

Fallout: New Vegas

سپهر آرمانی: آفتاب سوزان و بی‌رحمی که خاک را همچون تنوری داغ می‌سوزاند، کابوی‌های چکمه ‌پوشِ کلاه‌ به سر، صدای موسیقی کانتری و صدالبته آن‌ هفت‌تیرهای معروف! جهان غرب وحشی به خودی خود یک پیش‌زمینه بسیار مناسب و خاص برای داستان‌سرایی و تصویرسازی است، حال تصور کنید به این چاشنی بی‌نظیر، یک عنصر کاملا جدید اضافه کنیم، اتمسفر پسا‌آخرالزمانی! قدم زدن در بیابان اسرارآلود موهاوی و مبارزه با انواع موجودات جهش‌ یافته، از عقرب‌هایی اندازه یک دوچرخه بگیرید تا سوسمار‌هایی که از دهان‌شان آتش می‌دمند، آن هم در حالی که صدای موسیقی‌های محبوب دهه 50 آمریکایی از رادیوی دستی‌ شخصیت بازی پخش می‌شد، یکی از خاطره‌انگیزترین تجربه‌های گیمینگ من را ساخت. Fallout: New Vegas در کنار به کار بردن عناصر غرب وحشی به طرزی حرفه‌ای، بیابان معروف موهاوی را حتی سحر‌آلود تر از قبل می‌کند. این زمین‌های خاکی که هنوز مدت چندانی نیست در حال جان‌گیری دوباره بعد از یک فاجعه اتمی هستند، حالا به صحنه رقابت و مبارزه‌ی چندین گروه و فرقه با اعتقادات کاملا متفاوت تبدیل شده‌اند. گروه‌هایی که هر کدام تنها به دنبال یک چیز هستند: " زندگی بهتر." یکی از ویژگی‌های مثبت New Vegas، همین نحوه بازی در به تصویر کشیدن عنصر امید است، تقریبا در هر کجای نقشه که بایستید، می‌توانید برج نمادین Lucky 38، که در قلب لاس‌وگاس گذشته استوار ایستاده است را ببینید، نشانه‌ای برای امید در سخت‌ترین شرایط، نشانه‌ای که انسان را به ادامه زندگی وا میدارد، امید برای یک زندگی بهتر. از نظر من Fallout: New Vegas با تمام کمبود‌هایش، با همان باگ‌ها و افت‌فریم‌های دست‌و پا گیرش، با همان انیمیشن‌های از تاریخ‌گذشته و اعصاب خرد کنش، روایتی بی‌نظیر است از بازی‌های سیاسی، نبرد‌های حماسی و تکاپوی همیشگی انسان برای ساخت فردایی بهتر.

Desperados: Wanted Dead or Alive

شهاب زارعی: یکی از بیادماندنی‌ترین تجربه‌های وسترن من بازی Desperados: Wanted Dead or Alive بوده‌است. در این بازی Real-Time Tactics، شما کنترل جان کوپر و دوستانش را در دست می‌گیرید و به تعقیب راهزن مرموزی به اسم اِل دیابلو می‌پردازید تا جایزه‌ی دستگیری او را بدست آورید. هرکدام از شخصیت‌های تحت کنترل شما داستان و مهارت‌های منحصربه‌فرد خود را دارند. این شخصیت‌ها به برقراری اتمسفر بازی کمک می‌کنند، چراکه آن‌ّها مانند کلیشه‌های فیلم‌ّهای وسترن اشخاص سرسخت و عجیبی هستند. برای مثال یکی از اولین افرادی که به گروه جان کوپر می‌پیوندد کارگر سیاه‌پوستی به نام سَم ویلیامز است که عاشق باروت و مواد منفجره است و دیگری پزشکی به اسم مَک‌کوی است که در تک‌تیراندازی و گشودن قفل گاوصندوق‌ها مهارت دارد. با پیشروی در بازی، با افراد بیشتری آشنا خواهید شد و با گسترش مهارت‌های تحت اختیارتان قادر به پیاده کردن نقشه‌های خلاقانه‌تری خواهید بود. البته این تنها شخصیت‌ها نیستند که Desperados را به یک بازی وسترن استثنایی تبدیل کرده‌اند.

طراحی مراحل بازی، در کنار داستان و شخصیت‌پردازی آن، دنیای خشن و سرگرم کننده‌ی غرب وحشی را به تصویر کشیده‌اند. این مراحل مطابق با صحنه‌های رایج در داستان‌های وسترن طراحی شده‌اند و به همین دلیل شما را غرق دنیای خطرناک و هیجان‌انگیز خود می‌کنند. در یکی از این مراحل باید یکی از دوستان خود را از طناب دار نجات بدهید و در مرحله‌ای دیگر باید نقشه‌ی سرقت از یک بانک را عملی کنید. با پاره کردن طناب دار در لحظه آخر با استفاده از مهارت‌های تیراندازی یا وارد شدن به بانک با استفاده از مسیر مخفی بسیار هیجان انگیزاند. گیم‌پلی تاکتیکی و فکری بازی به همراه داستان پر از تنش و خشونت آن یک عنوان سرگرم کننده ترتیب داده‌اند. بازی Desperados: Wanted Dead or Alive به همراه دو عنوان دنباله کمتر شناخته‌شده‌اش از بازی‌های کلاسیک دوران ما هستند و تجربه وسترن کلاسیکی نیز در اختیار ما می‌گذارند.

Oddworld: Stranger's Wrath

پرهام آقاخانی: ژانر وسترن جزو آن ژانرهایی است که خیلی زیاد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و هرازچندگاهی می‌توان شاهد عرضه شدن چنین عناوینی بود. برای همین، اغلب آن‌ها پس از عرضه به عناوین ماندگاری تبدیل می‌شوند. اما یک سری از آن‌ها چنین شانسی ندارند و بعد از مدتی، از یادها می‌روند که می‌توان از بین آن‌ها به انیمیشن Rango و در مدیوم بازی‌ها، به Oddworld: Stranger's Wrath اشاره کرد؛ عنوانی که ترکیبی خارق العاده از سبک وسترن و فضای عجیب و غریب سری Oddworld را ارائه می‌دهد و یکی از بهترین عناوین این ژانر محسوب می‌شود. این بازی هرچیزی که از یک عنوان وسترن می‌خواستید را داشت: ساکنان محلی با لهجه‌های خاص، محیط‌های صحرایی، تعداد زیادی از جنایتکاران و صد البته یک پروتاگونیست گردن کلفت با تن صدای بالا و Clint Eastwood مانند. ولی درست برخلاف اکثریت عناوین وسترن که سعی می‌کنند اسلحه‌های آن زمان را شبیه سازی کنند، در این بازی تنها به یک Crossbow و "مهمات زنده" دسترسی دارید. می‌خواهید حواس دشمنان را پرت کنید؟ باید سنجاب‌ها را جمع آوری کنید. می‌خواهید آن‌ها را به دام بیندازید؟ باید به دنبال عنکبوت‌ها بگردید. می‌خواهید کاری کنید که حال دشمنان بهم بخورد؟ پس باید از راسوها استفاده کنید. از همه بهتر هم مکانیک Dead or Alive بازی است که کاملا در تطابق با فضای وسترن آن است؛ یعنی می‌توانید یا تمام دشمنان بازی را بکشید، و یا کمی به خودتان زحمت بدهید و آن‌ها را زنده دستگیر کنید تا پول بیشتری نصیبتان شود. پیشنهاد می‌کنیم کمی از دنیای عناوین وسترن واقع گرایانه و نیمه واقع گرایانه فاصله بگیرید و تجربه‌ی این عنوان را از دست ندهید.

Call of Juarez: Bound in blood

رضا لیاقت: Call of Juarez: Bound in blood شاید یکی از بهترین عناوین وسترن نباشد، ولی ویژگی‌هایی دارد که آن را به یکی از به یاد ماندنی‌ترین عناوین وسترن تبدیل می‌کند. این عنوان داستان سه برادر را دنبال می‌کند که پس از خراب شدن خانه‌شان در جنگ، قسم می‌خورند که آن را بازسازی کنند و به زندگی قبلی خود برگردند. با این حال این موضوع که دو نفر از این سه برادر از ارتش فراری بودند باعث می‌شود که مجبور شوند زندگی جنایتکارانه‌ای را در پیش بگیرند. این بخشی از داستان زیبای این عنوان است که درکنار گیم‌پلی جذاب و ویژگی‌های خاص خود این عنوان را به یک تجربه موفق تبدیل می‌کنند. در ابتدای اکثر مراحل حق این را دارید که بین دو برادر فراری یکی را انتخاب بکنید. هرکدام از این دو برادر ویژگی‌های خاص خود را دارند و بعضی کار‌ها را تنها با یکی از این دو برادر می‌توانید انجام دهید و در نتیجه این دو نیاز به همکاری با هم دارند. شخصیت پردازی بازی نیز آنقدر خوب هست که بر انتخاب شما تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود آن برادری را که بیشتر با او ارتباط می‌گیرید انتخاب کنید. مهم‌ترین ویژگی گیم‌پلی بازی دوئل‌ها هستند. قبل از شروع هر دوئل ابتدا باید دست عرق کرده خود را بالای تفنگ خود نگه دارید و به محض اینکه صدای زنگ را شنیدید تفنگ را برداشته و شلیک کنید. این ویژگی و حساسیت بالای آن باعث می‌شود که حس و حال وسترن بازی به خوبی به بازیکن منتقل شود. در نهایت اینکه CoJ:Bib به سبب همین توانایی در ارائه یک اتمسفر خوب موفق شد که هم نظر کاربران و هم منتقدان را جلب کند.

Darkwatch

پرهام آقاخانی: معمولا وقتی صحبت از عناوین وسترن می‌شود، ذهن همه به سمت اتفاقات واقعی و نهایتا زامبی‌ها می‌رود و کمتر کسی به عناصر فانتزی‌ای مثل موجودات فرابشری فکر می‌کند. برای همین است که Darkwatch یک اثر متفاوت در این بین محسوب می‌شود. این بازی شوتر اول شخص که توسط استودیوی فقید High Moon توسعه یافته بود، سه سبک ترس، وسترن و استیم پانک را با هم ترکیب کرده و شما را در نقش یک کابوی خون آشام با نام جریکو قرار می‌دهد که عضوی از گروه Darkwatch محسوب می‌شود؛ گروهی که برای مقابله با موجودات فرابشری تشکیل شده است. جریکو در اوایل بازی و بعد از گاز گرفته شدن توسط یک خون آشام، به یکی از آن‌ها تبدیل می‌شود و همین، به اضافه‌ی یک سری انتخاب‌ها در طول بازی، دستمایه‌ی یک سیستم Reputation جالب شده است. آیا می‌خواهید جریکو یک انسان شرافتمند باشد و از تجهیزات قدرتمند استفاده کند، یا این که می‌خواهید او را به یک خون آشام قدرتمند تبدیل کنید و تمام دشمنان را با توانایی‌های مافوق الطبیعه‌اش به خاک و خون بکشید؟ در صورت انتخاب هر کدام از این راه‌ها نیز، با چالش‌های مختلفی روبرو می‌شوید. مثلا با انتخاب راه اول، مجبور هستید بر توانایی‌های خودتان متکی باشید و با انتخاب راه دوم و به خاطر ضعف خون آشام‌ها در برابر نور خورشید، مجبور می‌شوید تا مراحل زمان روز را بدون استفاده از قدرت‌هایی که به آن‌ها خو گرفته بودید، به پایان برسانید. با این حساب، اگر بدتان نمی‌آید که نگاهی به یک فضای وسترن با کمی چاشنی اتمسفر ترسناک بیندازید، همین الان به سراغ یافتن نسخه‌ی پلی استیشن 2 آن بروید؛ چون این بازی نه روی PC عرضه شد و نه به نظر می‌رسد که روی ویژگی بکوارد Xbox One قرار بگیرد.

Westerado: Double Barreled

شهاب زارعی: بازی Westrado: Double Barreled یک بازی وسترن دوبعدی با گرافیک پیکسلی است که توسط Adult Swim منتشر شده. این شرکت پشت بسیاری از انیمشن‌ّهای شناخته شده برای مخاطبان بزرگسال، مانند Rick and Morty و Robot Chicken، بوده‌است و اثر طنزپردازی خاص این برنامه‌ها در Westrado نیز دیده می‌شود. شاید اتمسفر و برخی از مکانیک‌های این بازی رنگارنگ و کارتونی باشند ولی محتوای بسیار جدی و تاریکی در بر دارند. داستان این بازی، احتمالاً از عمد، کلیشه‌ای شروع می‌شود. شما در نقش گاوچرانی هستید که خانواده‌اش توسط فرد ناشناسی به قتل رسیده‌اند و اکنون خیال انتقام در سر دارد. اما چون شما از چهره‌ی این فرد اطلاعی ندارید، باید به مردم دنیای Westrado کمک کنید بلکه سرنخی از هویت این قاتل بدست آورید. جذاب‌ترین خصوصیات بازی در رابطه با همین هدف است. هویت قاتل با هربار شروع کردن بازی تغییر می‌کند و با جمع آوری سرنخ‌ها تصویر کامل‌تری از او برای شما ترسیم می‌شود. البته فراموش نکنید که در غرب وحشی قانون جنگل برقرار است و عدالت را باید به زور اسلحه پیاده کرد.

شما در این بازی می‌توانید هرگاه که خواستید اسلحه‌ی خود را بکشید و هرکس را که فکر می‌کنید قاتل است بکشید. البته مردم شهر بدون مقاومت جان خود را تسلیم شما نمی‌کنند و به محض اینکه سلاح خود را از غلاف خارج کنید آن‌ها نیز آماده‌ی دفاع از خود می‌شوند. این آزادی عمل در سیستم مأموریت‌های بازی نیز مشاهده می‌شود، چراکه افراد بسیاری در بازی وجود دارند که می‌توانند جزییاتی از هویت قاتل را در اختیارتان بگذارند ولی همه‌ی آن‌ّها شهروندان قانون‌مند نیستند. این افراد در سالن‌ها، معادن و مزارع دنیای Westrado وجود دارند و حاضرند اطلاعاتشان را در ازای خدمت شما مبادله کنند. آیا به سرخ‌پوست‌ها کمک خواهید کرد یا گاوچران‌ها؟ آیا راهزنان را شکار می‌کنید یا همدستشان می‌شوید؟ در غرب قدیم، این شما هستید که راه خود را تعیین می‌کنید.

Red Dead Redemption

علیرضا رزمجویی: برای طرفداران وسترن، این حقیقت که شرکت راک‌استار چندین و چند سال زمان و بودجه‌ی کلان خود را به به این سبک و سیاق اختصاص داده است، رویایی است. هر حال و هوایی از جمله آخرالزمانی و علمی‌تخیلی می‌توانست کاندیدی جدی برای میزبانیِ جهان بازِ راک استار باشد اما آنها وسترن را برگزیدند چون که هیچ شرکتی تا به حال یک Open World عمیق و پرمحتوا برای آن نساخته بود. آنها می‌خواستند اولین باشند و همانطور که حدس می‌زدیم، هنوز هم پرچم‌دار آن هستند و عقب‌نشینی نکرده‌اند.

Red Dead Redemption وسترنی بود که غرب وحشی را برایمان بازسازی کرد و اجازه داد که در جنایت‌ها، پشیمانی‌ها و رستگاری آن غرق شویم. اجازه داد در شورش‌ها، انقلاب‌ها، اختلافات داخلی و تمام تصمیم‌های بزرگ نقشی داشته باشیم و در عین حال به عنوان جان مارستون بتوانیم به دغدغه‌های زندگی شخصی، کسب شرافت و کمک به مردم بپردازیم و از لحظات کوچکی مانند برخورد با یک NPCهای عجیب و غریب یا لحظات آرامش‌بخش شکار لذت ببریم. شاید حالا که Red Dead Redemption 2 منتشر شده است، تمام نگاه‌ها به مسیر زندگی آرتور مورگان باشد اما لحظات تاثیرگذارمان با جان مارستون باید آخرین چیزی باشد که فراموش می‌کنیم.

مرحله‌ی دوم: حالا نوبت شماست! مطمئنا در این مقاله می‌توانستیم به گزینه‌های بسیار بیشتری بپردازیم اما این را بر عهده‌ی شما می‌گذاریم. فراموش نکنید که بخش بزرگی از Pardis Co-op به نظرات و گزینه‌هایی که شما کاربران پردیس‌گیم برای این موضوعِ هفتگی ارائه می‌دهید، اختصاص دارد. بنابراین خوش‌حال می‌شویم که دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید و از عناوین وسترن موردعلاقه‌ی خود بگویید. همینطور می‌توانید موضوعات پیشنهادی خودتان برای مقالات آینده‌یِ Pardis Co-op را با ما به اشتراک بگذارید.