پیشنمایشی بر بازی Fallout 76
به قلم سپهر آرمانی
عناوین زیادی در تمامی مدیومهای هنری، قصد در به تصویر کشیدن جهانی پساآخرالزمانی را داشتهاند که پس از ریزش بمبهای اتمی بر روی زمین، در تقلا برای بازسازی خود است. ولی به جرات میتوان گفت که سری Fallout در این بین توانسته نقش جهانی کاملا متفاوت، شدیدا اتمسفرمحور و پرجزییات را ایفا کند که در طی انتشار نسخههای مختلف با روایات کمنظیر، طنز تلخ معروف سری و صدالبته آزادیای که به بازیکن میدهد به نهایت پتانسیل اجرایی خود رسیده است. یکی از اصلیترین تفاوتهای Fallout با دیگر عناوین این سبک در بازهی زمانیای است که این سری در آن روایت میشود. در تمامی عناوینی که تا امروز از این فرنچایز منتشر شدهاند، جنگ اتمی ویرانگر حدود 200 سال پیش از وقایع بازیها رخ داده و به جز تعداد بسیار اندکی از انسانهای جهش یافته که به اصطلاح "گول" خوانده میشوند، کسی زمان پیش از جنگ را به خاطر ندارد. دیگران چیز زیادی از جهان قبل از ریزش بمبها نمیدانند و حتی آنهایی هم که میدانند اهمیت چندانی نمیدهند. پس میتوان گفت بدین صورت، Fallout بیش از اینکه یک روایت غمانگیز از مردمان بیخانمان شده و افسرده باشد، پیشزمینهای است برای رویاپردازی و قدرت یافتن گروه و قبیلههای مختلف که گویی دارند تاریخ سیاره زمین را از نو و در جهانی نو مینویسند. هر چند سر بر آوردن این گروهکهای کوچک و بزرگ موجبات درگیریهای خونین و خشن جدیدی را به وجود آورده است که به خوبی شعار اصلی این سری را در ذهنمان تداعی میکند: "جنگ، جنگ هیچگاه تغییر نمیپذیرد."
نسخه اول و دوم فالوت، بدون شک از تاثیرگذارترین و عمیقترین نقشآفرینیهای تاریخ هستند. احتمالات، انتخابات و گزینههایی که این دو عنوان در اختیار بازیکن قرار میدادند در زمان خود، حتی کمی تا حدودی در زمان حال نیز، بی بدیل هستند. این همان موضوعی است که در ابتدای کار موجبات محبوبیت و نامدار شدن فالوت را آماده کرد و طرفداران پروپاقرص و با وفای بسیاری را برای این سری تامین کرد. حقیقت این است که پس از تصاحب حق ساخت این سری توسط Bethesda، عناصر نقشآفرینی که در این سری درخشش اصلی را به خود اختصاص میدادند چندین و چند درجه کمرنگ شده و در عوض این سری حالتی "بتزدایی تر" پیدا کرد. اصطلاحی که شاید تابهحال نشنیده باشید، اما اگر عناوین این استودیو را تجربه کرده باشید بدون شک متوجه مفهوم آن میشوید. هر چند این به خودی خود یک ویژگی کاملا منفی نیست چرا که رکن اصلی بازیهای بتزدا را میتوان بیشتر در "آزادی عمل" دانست تا انتخابهای بسیار. شدیدا معتقدم در امر جهانسازی، به جز اندک استودیوهایی که شمارشان از یکی دو تا بالاتر نمیرود، هنوز هیچ سازندهای نتوانسته به پای بتزدا برسد. جزییات جهانهای ساخته شده توسط این استودیو به صورت وحشتناکی زیاد و فوقالعادهاند، مکانهای مختلف بسیاری برای کشف و جستوجو وجود دارند و هر نقطه از جهان، علاوه بر برخوردار بودن از ویژگیهای اقلیمی و فرهنگی مخصوص به خود، رازی برای کشف شدن یا داستانی جذاب برای بازگو کردن دارد.
با توجه به حالت فراهایپ گونهای که بتزدا برای Fallout 4 به وجود آورد بسیاری از طرفداران سری که با آن همه وعده و وعید دست از پا نمیشناختند، پس از تجربه بازی شدیدا ناامید شدند. هر چند بازی از لحاظ فروش فوقالعاده عمل کرده و جیب بتزدا را حسابی پر کرد (مسئلهای که از طرفی خوب و از طرفی نگرانکننده است، شرکتی به نام EA میشناسید؟) اما از دست دادن طرفداران قدیمی، هیچگاه اتفاقی خوب برای یک ناشر محسوب نمیشود. بنابراین بتزدا که درس خوبی از این قضیه گرفته بود، اینبار سعی کرد نمایشی نسبتا ساده از Fallout 76 را بر روی پرده ببرد و به نوعی میزان هایپ پیرامون بازی را کنترل کند. از طرفی، این فالوت جدید به خودی خود یک ویژگی اصلی دارد که تا همین حالا موجب نا امیدی بسیاری از طرفداران شده و این چیزی نیست جز تماما آنلاین بودن بازی.
به شخصه فکر میکنم ساخت یک نسخه فرعی آنلاین از این سری، "میتواند" منجر به نتیجهای سرگرمکننده و جالب بشود. هر چند باید مشاهده کرد که این بازی قادر خواهد بود تا یک تجربه آنلاین خوب، عادلانه، متوازن و صدالبته روان را ارائه دهد یا خیر. اینبار بر خلاف نسخههای قبلی، جهان بازی قرار نیست پر از گروهها و NPC های مختلفی باشد که هر کدام ایدهآلها، قوانین و خط داستانی مربوط به خود را دارند. بتزدا با منتقل کردن بازه زمانی Fallout 76 به تنها 25 سال پس از ریزش بمبها، دلیلی تراشیده تا به وجود این عنوان آنلاین خود منطق بخشد. بازی در سال 2102 رخ میدهد، (جنگ در سال 2077 رخ داده است.) زمان زیادی نیست که بمبها افتاده و گروههای معروف وقدرتمند بازی یا هنوز تشکیل نشده، یا تازه در حال شکل گرفتن هستند و اثری از آنها در منطقه اجرایی Fallout 76 به چشم نمیخورد. شما به همراه عدهای دیگر از نجات یافتههای پناهگاه شماره 76، نجاتیافتههایی که همگی بازیکنهای حقیق هستند، تنها بازماندههای سالم ایالت ویرجینیا محسوب میشوید که بازی در آن قرار دارد.
به نظرتان ایده جالبی نیست؟ جهانی که همهی شخصیتهای اصلی آن انسانهای زندهای همچون شما هستند که کنترلری به دست گرفته و در این جهان بزرگ قدم میزنند. شما میتوانید با آنها تعامل کنید، مبادله کنید، متحد شوید یا به مبارزه بپردازید. بتزدا در اینجا با ارائه یک تجربه آنلاین، به نوعی خود را از اکثر انتقاداتی که منتقدین در سالهای اخیر بر سرش خراب کردهاند خلاص میکند! دیگر شخصیتی در بازی نیست که با او به صحبت بپردازید و بعد کسی بخواهد بهانه بگیرد که گزینههای انتخابی در مصاحبات، کم و آبکی هستند. همچنین از آن دست آدمهایی هم توی بازی وجود ندارد که مدام به شما دستور بدهند: "برو آنجا، اینها را بکش و برگرد." در Fallout 76 انتخاب اینکه میخواهید چگونه شخصیتی باشید و با چگونه اشخاصی معاشرت کنید با خودتان است، قضیهای که به این موضوع جذابیت بیشتری نیز میبخشد این است که از آنجایی که دیگر شخصیتهای بازی نیز همگی انسانهای واقعی هستند، نسبت به شخصیت و نوع رفتار شما واکنشی منحصربهفرد خواهند داشت. میخواهید با گروهی از دوستانتان یک شهرک کوچک تشکیل دهید؟ میخواهید با همان دوستان به گروهی خرابکار و دردسرساز برای دیگران تبدیل شوید یا این که میخواهید یکه دورهگرد تنهایی باشید که کاری به کار دیگران ندارد؟ انتخاب تمامی اینها با خودتان و البته تا حدودی با دیگر بازیکنان است. هر چند این موضوع را نمیتوان صرفا یک ویژگی کاملا مثبت دانست، آن هم در جهانی مثل جهان فالوت که یکی از دلایل محبوبیت آن وجود شخصیتهای جذاب و خاص در این سری است، اما میتوان هم با چشمی روشن به آن نگریست و جنبه مثبت قضیه را دید.
در عنوانی که تا این حد به تعامل و همکاری و مهمتر از همه، مبارزه بین بازیکنان وابسته است، ارائه یک تجربه آنلاین روان و بدون باگ بسیار ضروری است. با توجه به نمایشهایی که تابهحال از بازی منتشر شده، سرعت اجرای بازی، نحوه ارتباط با دیگران و همچنین مبارزه، دارای مشکل خاصی به نظر نمیرسند. در این بین، بزرگترین مشکلاتی که میتواند لذت تجربه عنوان جدید بتزدا را خدشهدار کند بدون شک سرورهای ضعیف هستند که تنها پس از تجربه بازی میتوان از میزان قدرتشان مطمئن شد. در دیگر موارد، گیمپلی بازی تقریبا همانی است که در نسخه چهارم شاهدش بودیم و تنها ادعای سازندگان بهبود بخشیدن مکانیکهای گیمپلی، خصوصا سیستم تیراندازی است. تنوع سلاحها و لباسها در بازی زیاد است و از آن بهتر، توع دشمنان بازی است. موجوداتی که به نحوی عالی طراحی شدهاند و هر کدام نقطه ضعفها، شیوه مبارزه و محیط زیست مخصوص به خود را دارند.
روایت داستانی، مشکلی است که میتوان بیشترین نگرانی را بابت آن داشت. از آنجایی که بازی حالا به جز چندتایی رباط NPC دیگری ندارد، ممکن است با داستانی ضعیف روبرو شویم. هرچند عدم وجود NPC در بازی صرفا بدین معنی نیست که داستان بازی افتضاح خواهد بود، داستان اصلی و البته داستانهای فرعی بازی که به گفته سازندگان حدودا تا 80 ساعت شما را سرگرم خواهند کرد، اینبار اکثرا از طریق کامپیوتر ها، نوار ها و نوشتههایی که در بازی پیدا میکنید روایت خواهند شد. جدا از این داستان ها، بتزدا شما را آزاد گذاشته است که با نحوه برخورد و ارتباطتان با جهان بازی و صدها بازیکن دیگری که این عنوان را تجربه میکنند، داستان شخصی خود را بنویسید. Fallout 76 قرار است ما را در جهانی رها کند که اصلی ترین داستان در آن داستانی است که ما خود باعث و بانیاش هستیم و به گونهای میتوان گفت با هر ساعت تجربه بازی، صفحهای جدید از آن را مینویسیم. سیستم ساختوسازی که در نسخه قبلی وجود داشت نیز به این عنوان راه یافته است و از جمله آرزوهای من این است که به اندازه قبلی خستهکننده و سردرگم کننده نباشد. بدون شک تصور ساخت پناهگاهی به همراه همرزمانتان لذتبخش است. مکانی که از امنیت آن اطمینانی نسبی داشته باشید، مکانی مخصوص شما و همپیمانان شما. جایی که میتوانید در آن به استقبال، پذیرایی و مبادله با بازیکنان دیگر بپردازید یا حالت یک پایگاه نظامی را به آن داده و هر غریبهای که نزدیک آن شد را به آتش رگبار ببندید. امید است که این سیستم مشکلات و صدالبته باگهای نسخه قبل را نیز با خود سوغاتی نیاورد.
باید اعتراف کنم که بتزدا باری دیگر در امر جهانسازی گل کاشته. وسعت بازی که همانطور که گفته شد اینبار در ایالت ویرجینیا جریان دارد، به خودی خود 4 برابر نقشه نسخه چهارم است و اگر هنوز متوجه میزان بزرگی آن نشدهاید تنها باید بگویم که چنین وسعتی "دیوانهوار" است. در کنار این، بازی پر از خانهها، مکانهای اجتماعی، سنگرها و محیطهای طبیعی است که بدون شک پر از راز و داستانهای آماده به کشف هستند. تنوع محیطها به معنای تمام بینظیر است. مناطق باتلاقی، کوهستانی و جنگلی بسیاری در بازی حضور دارند که هر کدام علاوه بر دارا بودن ویژگیهای اقلیمی منحصربهفرد، چالشهای متفاوتی برای شما ایجاد میکنند. حال تصور کنید که حتی میتوان این تنوع را به نحوی جالبتر هم کرد، شما میتوانید به واسطه همکاری گروهی و تلاش بسیار، کدهایی پیدا کنید که میتوان به وسیلهشان یکی از بخشهای نقشه را مورد اصابت بمب اتمی قرار داد. پس از آن، حیات وحش، آب و هوا و ظاهر آن مکان کاملا تغییر خواهند کرد. البته این ویژگی که به خودی خود میتواند بسیار جالب به نظر برسد، ممکن هم هست که به چیزی آزاردهنده در بازی تبدیل شود. تصور کنید مدام مجبور باشید مکان خانه و کاشانهای که ساختهاید را تغییر داده و به بخشی دیگر از نقشه کوچ کنید، چرا که عدهای بازیکن دیگر، موفق شدهاند مکان زندگی شما را بمبباران کنند. برای یک بار شاید این موضوع جالب به نظر برسد، اما اگر مدام زیر بارش آتش اتمی باشید طبیعتا از این حالت خسته خواهید شد! هر چند سازندگان قول دادهاند که توازن خوبی در رابطه با این رخداد در بازی اعمال شده است و به طور کلی، اتفاقی نادر است که چندان شاهد آن نخواهید بود.
صرفا آنلاین بودن بازی، دلیل بر آن نمیشود که چپ و راست شاهد بازیکنان دیگر باشید. خیر، جالب اینجاست که یکی از بهترین حسهایی که 76 منتقل میکند، حس تنهایی است. جهان بازی فوقالعاده بزرگ است و شما مگر اینکه با دوستان خود در زمانی معین شروع به تجربه بازی بکنید، مدت طویلی را در تنهایی خواهید گذراند. از طرفی، دشمنان بازی نیز تنها موشها و حشرههای غولپیکر خشمگین نیستند که با چنگو دهان خود به شما حمله آورند. Super mutant ها (که البته اگر از لحاظ داستانی بخواهیم نگاه کنیم هیچ دلیلی برای وجودشان در این نسخه وجود ندارد) دشمنان معروف سری، با همان اسلحه های دوربرد دست سازشان و عربدهکشی های روی اعصابشان هر از گاهی جلوی شما سبز خواهند شد و این بار دشمنان جدیدی نیز در بازی حضور دارند که تحت نام Schorched شناخته میشوند، انسانهایی که با وجود دیوانه شدن بر اثر تشعشات رادیو اکتیو، هنوز توانایی استفاده از سلاحهای دوربرد یا همکاری گروهی را دارند. ناگفته نماند که 76 برگفته سازندگان، در حقیقت یک عنوان Survival نیز محسوب میشود. در طی بازی نیازهای طبیعی همچون گرسنگی و تشنگی برایتان مشکلساز خواهند شد و همچنین خطر بیمار شدن نیز همیشه وجود دارد. خوردن مواد ناسالم و غیرآماده به احتمال این بیماری ها میافزاید پس باید در نظر داشته باشید که در صورت جمعآوری آب از رودخانه، آن را بجوشانید و یا گوشت حیوانات را قبل از استفاده بپزید.
بتزدا باری دیگر جهانی وسیع، زیبا و پر جزییات خلق کرده که میتوانیم ساعتها در آن غرق شده و مشغول به ماجراجویی باشیم. در پایان باید گفت که عقیده دارم بزرگترین مشکلاتی که میتوانند گریبانگیر عنوان جدید بتزدا شوند، همان مشکلاتی هستند که گریبان برخی بازیهای آنلاین دیگر را گرفتهاند و به طور کلی، Fallout 76 میتواند تجربهای خاص و جالب باشد که ساعت ها شما را سرگرم نگه خواهد داشت. چه یکه و تنها مشغول جستو جو در خرابههای پس از جنگ باشید چه به همراه دوستان خود در حال ساختو ساز شهری جدید. باید ببینیم که مخلوق جدید بتزدا این بار نیز توانایی زایش آن "اعتیاد" معروف در ما را خواهد داشت یا خیر.