نقد و بررسی بازی Thronebreaker: The Witcher Tales
نقد و بررسی بازی Thronebreaker: The Witcher Tales
"به قلم محمد کیانی"
دنیای ویچر، پر است از داستانهای شگفت انگیز مختلف. داستانهایی عجیب که هر کدام بخشی از وقایع قاره عظیم سری ویچر را بیان می کنند. در آخرین بازی خود، استودیو CD Project-Red به سراغ یکی از داستان های تاثیرگذار این سری رفته و این ماجرا را دستمایه خلق اثری بر پایه بازی محبوب Gwent قرار داده است.
ماجراهای ترونبریکر پیش از وقایع بازیهای اصلی سری ویچر و در زمان جنگ دوم امپراتوری نیلفگارد و سرزمینهای شمالی به وقوع میپیوندد. داستان بازی درباره میو (Meve) ملکه سرزمینهای لیریا و ریویا و چگونگی آزادی قلمروهای شمالی به واسطه تلاشهای او است. پس از حمله نیلفگارد به سرزمینهای شمالی، پادشاهان این منطقه شورایی برای ایجاد اتحاد و مقابله با مشت آهنین امپراتوری تشکیل دادند. در زمان خروج از لیریا برای شرکت در شورا، میو کنترل قلمرو خود را بر عهده پسر ارشدش ویلم (Villem) گذاشت اما در زمان بازگشت مشاهده کرد که در مدت نبود او، ویلم نتوانسته از عهده وظایف پادشاهی به خوبی بر آید و از این رو لیریا دچار آشوب و غارت مزدوران مختلف شده است. پس از شکست مزدوران و برگرداندن شرایط به حالت عادی و مراجعت به قصر، میو متوجه میشود که ویلم به جای آماده شدن برای نبرد، به دنبال صلح با نیلفگارد بوده و خواهان تسیلم بی چون و چرای لیریا و ریویا در برابر امپراتوری برای جلوگیری از خونریزی و خرابی در این دو سرزمین است.
در این تصمیم کنتهای لیریا و به خصوص کنت کالدول (Count Caldwell) نیز از ویلم حمایت میکنند. به دلیل مخالفت شدید میو با این تصمیم درباریان بر ضد او عمل کرده و او را به زندان انداختند و ویلم نیز با حمایت کالدول به عنوان پادشاه لیریا به تخت نشست. در زندان، کالدول که از قبل تصمیم به کشتن میو داشته، این موضوع را به او اطلاع میدهد. در این زمان و در حالی که به نظر میرسد امیدی برای ملکه وجود ندارد، گسکن (Gascon)، رییس مزدورانی که لیریا را به آشوب کشیده بودند، ملکه را به همراه وفادارترین همراهش، رینارد اودو (Reynard Odo)، نجات داده و مزدورانش را نیز در اختیار ملکه قرار میدهد. از اینجاست که سفر میو به سرزمینهای مختلف برای یافتن متحد و سرباز برای رویارویی با نیلفگارد و بازپسگیری قلمروهایش آغاز میشود…
به مانند بازیهای اصلی سری ویچر، ترونبریکر نیز از داستانی فوق العاده برخوردار است. خط داستانی بازی به خودی خود بسیار جذاب است و اتفاقات کاملا پیش بینی نشدهای که به وقوع میپیوندند نیز بیش از پیش به جذابیت آن افزوده است. در طی بازی با انتخابهای متعددی رو به رو میشوید که هر کدام به میزان مختلفی بر سرنوشت شما و همراهانتان تاثیرگذار هستند. گاه یک تصمیم صرفا بر میزان روحیه سربازانتان تاثیر میگذارد و گاه نیز یک انتخاب به ظاهر صحیح، جان میو را به خطر می اندازد، باعث جدا شدن یارانتان میشود و داستان را تغییر میدهد. در دنیای ویچر هر کسی رازی دارد و وقتی این رازها افشا میشوند، تصمیم گیری در باره آنها برعهده شما خواهد بود. تصمیماتی که باید پیش از گرفتن آنها به خوبی فکر کنید و در نهایت نیز با عواقب آنها رو به رو شوید. به طور کلی نیز تصمیماتی که در طول بازی می گیرید به یکی از 20 پایان بازی منتهی خواهند شد. نکته جالبی که درمورد بازی وجود دارد وجود تنها یک فایل ذخیره در بازی است که پس از گرفتن تصمیمهای مختلف عمل ذخیره سازی بر روی آن انجام میشود و از این رو پس از گرفتن یک تصمیم قادر به تغییر آن نخواهید بود و به همین دلیل مجبور میشوید تا پیش از گرفتن هر تصمیم، به خوبی فکر کرده و عواقب احتمالی آن را بسنجید.
در زمینه پرداخت شخصیتها، سازندگان عملکرد بسیار خوبی از خود نشان دادهاند. میو به خوبی نماینگر یک ملکه باوقار، شجاع و آزادی طلب است که با تمام وجود به دنبال استقلال سرزمینهایش از چنگال نیلفگارد است و در طی بازی با تمام وجود برای رسیدن به هدفش تلاش میکند. هر یک از همراهان او و همچنین سایر شخصیتهایی که به فراخور موقعیت با آنها مواجه میشوید با توجه به شخصیت خود، رفتار و آداب مخصوص به خودشان را دارند که به خوبی نمایانگر ذات آنها است . هرچند، اصلا نباید به دیگران آنگونه که هستند اعتماد کنید، زیرا اعتماد کامل به دیگران آن هم برای ملکهای که در حال جنگ با دشمنی قدرتمند است بسیار خطرناک بوده و ممکن است در هر لحظه با خیانت فردی از نزدیکانتان رو به رو شوید در حالی که در بدترین حالت نیز انتظار چنین چیزی را نداشتهاید و بهتر است به یاد داشته باشید که در دنیای ویچر، خیانت در چمان همه موج میزند. با این حال، این موضوع جذابیت بازی را بسیار افزایش داده است و عملا ریسک تصمیم گیری را به اندازه تصمیم گیری در دنیای واقعی افزایش داده است.
همانطور که سازندگان از ابتدا مشخص کرده بودند گیمپلی ترون بریکر بر پایه بازی محبوب گوئنت بوده و در واقع ترونبریکر بخش داستانی بازی مستقل گوئنت به حساب میآید. گوئنتی که ما در اینجا شاهد آن هستیم کمی با آنچه که در ویچر 3 شاهد بودیم متفاوت است. در ترون بریکر زمین بازی به جای 6 ردیف از 4 ردیف تشکیل شده است که به طور مساوی بین طرفین تقسیم شده است و برخلاف ویچر 3 ، امکان قرار دادن کارتها تنها در هر کدام از دو ردیف وجود دارد. در ابتدای هر نبرد باید ۶ کارت را ازمیان کارتهای خود کنار بگذارید و سپس مبارزه را آغاز کنید. کارتها در بازی به 5 دسته Trophy، Trinket، Hero ها (همراهان میو)، نیروهای عادی و سلاحهای خود میو تقسیم میشوند و هرکدام نیز عملکرد خاص خود را دارند. تروفیها کارتهای ثابتی هستند که در هر نبرد از ابتدا در میدان نبرد حضور داشته و علاوه بر قابلیت خاصی که دارند، با پایان دورهای مسابقه از بین نرفته و در زمین مسابقه باقی میمانند. Trinket ها کارتهای ویژهای به شمار میآیند که قابلیتهای خاصی دارند و انتخاب درست آنها می تواند تاثیر بسزایی بر نتیجه نبرد داشته باشد. Hero ها همراهان میو هستند که تواناییهای آنها اکثرا بر کارتهای خودی تاثیرگذار هستند. برای مثال با کشیدن کارت بارناباس میتوان یک Trinket را به صورت رندوم بازی کرد. کارتهای عادی نیز عمده کارتهای شما را تشکیل میدهند و هر کدام قابلیتهای متفاوتی دارند که برای پیروزی در نبرد باید بر آنها تکیه کنید. در نهایت نیز کارتهایی هستند که سلاح میو و در واقع توانایی ویژه وی در میدان نبرد را تعیین می کنند. لازم به ذکر است که کارتهای بازی با رنگ های برنزی، نقره ای و طلایی نیز تقسیم بندی شدهاند.
برای چیدن دسته کارتها باید در کمپ به چادر فرماندهی مراجعه کرد. در این چادر باید با توجه به آذوقه مصرفی سربازان، حداقل ۲۵ کارت از میان گزینههای موجود برگزینید.علاوه بر چادر فرماندهی، در کمپ ۴ قسمت زمین تمرین، کارگاه، چادر سربازان و چادر سلطنتی نیز وجود دارد که در هر کدام میتوان به فعالیتهای خاصی پرداخت. چادر سلطنتی مختص به بررسی نقشههای موجود، خواندن نامهها و گزارشهایی است که به میو ارایه میشود. در چادر سربازان میتوان با همراهان میو صحبت کرده و اطلاعات بیشتری راجع به آنها کسب کرد. برای ارتقا کلی کمپ باید به کارگاه مراجعه کرد و در زمین تمرین همانطور که از نام آن مشخص است، میتوان به تمرین با هوش مصنوعی پرداخت.
بالاتر صحبت از نبرد شد؛ خوشبختانه سازندگان تنها به مبارزات عادی گوئنت اکتفا نکردهاند و در بازی شاهد مسابقات بسیار متنوع و جالبی هستیم که از قضا تنوع خود را تا آخر بازی حفظ میکنند. این مسابقات اکثرا در قالب پازلهای بازی به حساب میآیند و در آنها می بایست نبرد را به صورتی خاص انجام داده و یا با دشمنانی خاص رو به رو شد و یا حتی به کارهایی غیر از مبارزه (برای مثال پیدا کردن راه فرار) پرداخت. تنوع مسابقات بازی سبب شده است که بازی با وجود طولانی بودن به هیچ وجه خسته کننده نشود و همانطور که پیوسته به دنبال ادامه داستان هستید، در مبارزات بازی نیز غرق خواهید شد. جدای از مبارزات، برای پیشروی در بازی میبایست در محیط بازی حرکت کرده و علاوه بر در نظر داشتن مقصد و انجام ماموریتهای مختلف، به جمع آوری منابع یعنی طلا، چوب و سرباز برای ساخت و ارتقا نیروهای خود بپردازید. علاوه بر لوتهای عادی، صندوقهایی نیز در بازی وجود دارند که با دستیابی به آنها کارتها یا آواتارهایی برای بخش آنلاین بازی در دسترس قرا میگیرند. این صندوقها اکثرا در مکانهایی هستند که در نقشه های گنجی که در بازی پیدا میکنید علامت گذاری شدهاند. همچنین در هر کدام از ۵ نقشه بازی یک کارت وجود دارد که به سه قسمت تقسیم شده است و با یافتن تمام تکه های آن میتوانید آن را به مجموعه کارت های خود اضافه کنید. لازم به ذکر است که زاویه دید بازی در محیط اصلی به صورت ایزومتریک بوده و شخص میو نیز نمایانگر کل ارتش خود است. برای رفتن به نقاط مختلف باید بر روی نقطه مورد نظر کلیک کنید تا میو به صورت خودکار به آن نقطه حرکت کند. اگرچه هوش مصنوعی میو در این بخش در اکثر اوقات عملکرد مناسبی از خود نشان میدهد اما هستند معدود مواقعی که در امر تشخیص راه دچار مشکل شده و در بین اجسام گیر میکند. جدا از این مورد بازی با معدود باگهای دیگری نیز مواجه است که اکثرا به مواردی چون قطع شدن موسیقی در میانه نبرد و یا ظاهر شدن کامل نوشتههایی که راوی در حال بیان آنهاست به طور ناگهانی ختم میشود که خب این موارد چیزهایی نیستند که بخواهند تجربه بازی را برای مخاطب خدشه دار کنند؛ با این وجود در کنار این باگ،ها شاهد عملکرد نادرست یکی از بهترین کارتهای بازی نیز هستیم که این مورد تاثیر مستقیمی بر بازی گذاشته است و مجبور خواهید شد تا کارتی را که میتوانست آسیب زیادی به دشمن وارد کند را به طور کامل کنار بگذارید. یکی از مواردی که در هنگام حرکت در نقشه می بایست به آن توجه کنید روحیه سربازان است که با انجام کارهای مختلف ممکن است تغییر کند. اگرچه این مورد طراحی بسیار ساده ای دارد اما در میزان قدرت کارتهای شما تاثیرگذار است؛ بدین صورت که سربازان با روحیه مثبت یک واحد بر قدرت کارتهایتان میافزایند و روحیه بد آنها یک واحد از قدرت کارتها کم میکند.
ترونبریکر را میتوان از جمله بازیهای با درجه سختی متوسط دانست. با داشتن کارتهای مناسب میتوان به راحتی به پیروزی رسید. در مورد مراحل پازل بازی نیز این مورد به طور کلی صدق میکند و اگرچه نیاز به آزمون و خطا دارید اما در اکثر قریب به اتفاق پازلها، بازی نه شما را اذیت خواهد کرد و نه چالشی پیش پا افتاده را در برابرتان قرار خواهد داد (در طی انجام بازی، نگارنده تنها با یک الی دو پازل بسیار آسان و یک پازل گیج کننده و دشوار روبرو شد).
اگرچه نمیتوان از بازی های کارتی انتظار گرافیک چندانی داشت، اما ترونبریکر از این نظر نیز عملکرد مطلوبی داشته است و به عنوان یه بازی کارتی اثر چشم نوازی به شمار میرود. جزییات به کار رفته در هر کدام از پنج نقشه بزرگ بازی با توجه به ایزومتریک بودن، کاملا قابل ملاحظه بوده و ریز جزئیات محیط به همراه واکنشهایی که میو بعضا به آنها نشان میدهد کاملا جالب هستند. جدا از محیط اصلی، در زمینهای مبارزه نیز شاهد گرافیک خوبی هستیم. تمام زمینهای مسابقه ، با وجود اینکه پس از چندین ساعت تکراری میشوند، از محیطی که در آن هستید و دشمنانی که با آنها میجنگید برگرفته شدهاند و برای مثال در هنگام نبرد با نیروهای نیلفگارد، سربازان آنها دورتا دور زمین مبارزه قابل مشاهده هستند. در زمین مبارزه علاوه بر کارتها، در اکثر اوقات رهبر هر طرف نیز در سمت چپ تصویر قابل مشاهده است. مدل سازی رهبرها اگرچه فوق العاده نیست اما برای یک بازی کارتی نسل هشتمی کاملا کافی به نظر میرسد و می توان نمره قبولی را کاملا به آن اهدا کرد. کارتها نیز در بازی، جدا از قابلیت هایشان، به دو دسته ثابت و متحرک تقسیم میشوند. کارتهای ثابت بیشتر کارتهای عادی را شامل میشوند و کارتهای متحرک در واقع همان کارتهای ویژه به شمارمیآیند. هرکدام از کارتهای ویژه داری انیمیشن کوتاهی است که زیبایی آن را به مراتب افزایش داده است.
همانطور که انتظار می رود صداگذاری بازی نیز تقریبا بی نقش انجام شده است. صداگذار میو به خوبی از عهده کار خود بر آمده است و توانسته است تا حس و حال او در هر لحظه را به بهترین نحو منتقل کند. این مورد در مورد NPC های بازی نیز صدق میکند و علاوه بر همراهان میو و همچنین راوی، سایر شخصیتها نیز از صداگذاری بسیار خوبی بهرهمندند. عملکرد خوب سازندگان در بخش صداگذاری تنها به کاراکترها ختم نشده است و با صداگذاری محیطی مناسبی نیز رو به رو هستیم.
ترکهای بازی نه تنها به سبک و سیاق بازیهای اصلی سری ویچر هستند، بلکه با حال و هوای بازی نیز کاملا سازگارند و حتی بعضا برای مدتها در ذهن شما ماندگار خواهند شد که از جمله آنها میتوان به تم اصلی بازی اشاره کرد.جدا از تمامی نکات مثبت بخش موسیقی و صداگذاری، در طی بازی با معدود باگهایی مانند پخش نشدن صدای راوی در هنگام بیان داستان نیز رو به رو بودیم که البته مورد چندان مهمی نیست اما به هر حال نکته منفی این قسمت به شمار میآید.
بازبینی تصویری:
به سرزمین زیبای ریویا خوش آمدید
گاهی اوقات با ماموریتهای عجیبی مانند کشتن یک گاو دیوانه رو به رو خواهید شد!
گرگ سفید برای مدت کوتاهی در بازی مهمانتان خواهد بود
بعضی از مناظر بازی بسیار چشمنواز هستند
در این قسمت از کمپ میتوانید تمام یارانتان را مشاهده کرده و با آنها صحبت کنید
نامههای مختلفی را در طی بازی پیدا میکنید که توضیحات اضافی جالبی را درباره داستان ارائه میدهند
پیش از هر نبرد در این صفحه شاهد بیان وقایع پیش از برخورد طرفین خواهید بود
در هر قسمت از نقشه میتوانید از دیده بانها بخواهید تا قسمتهای مهم را برایتان علامت گذاری کنند
نکات مثبت:
ـ داستان عالی
ـ گیمپلی لذت بخش
ـ بیش از ۳۰ ساعت محتوای ارزشمند
نکات منفی:
– معدود باگ های بازی
– سیستم روحیه سربازان میتوانست پیچیدهتر کار شود
و در پایان
به عنوان یک بازی فرعی از سری ویچر، ترونبریکر اثری کاملا شایسته و قابل توجه به شمار میآید. بازی دارای حداقل سی ساعت محتوای ارزشمند است که مخاطب را کاملا سرگرم خواهد کرد و بدون شک این بازی ارزش پولی را صرف آن میکنید دارد. اگر از علاقهمندان سری ویچر هستید و به دانستن و غرق شدن بیشتر در دنیای آن مایل، به هیچ وجه ترونبریکر را از دست ندهید.
Verdict
As spin-off to the Witcher series, Thronebreaker is a worthy and appreciated game. It is totally worth the money one would spend on, offering more than 30 hours of joy and entertainment. If you are a fan of the Witcher series and would like to drown yourself even more in it's universe, Thronebreaker is a must for you
Score: 9