پیش نمایش بازی Just Cause 4
پیشنمایشی بر Just Cause 4
"به قلم علی رجبی"
وقتی نام Just Cause به گوشتان بخورد یاد چه میافتید؟ نابودی، آشوب و انفجار. این مجموعه همچون یک محیط آزمایشگاهی است. شما در آن میتوانید راههای جدیدی را جهت نابود کردن دشمنان خود بسازید، میتوانید با محیط اطراف خود بازی کنید و به کمک نیروی طبیعت بمبهای انفجاریتان را قدرتمندتر کنید و یا یک سرباز بیچاره را به هوا بفرستید و سپس با یک بمب C4 منفجرش کنید. درکل Just Cause به نام خود وفادار است، عنوانی سرتاسر درباره ایجاد دردسر. حال به انتشار چهارمین نسخه از بازی نزدیک میشویم و سوال اینجاست که آیا این نسخه میتواند همچون یک بمب مغزهای بازیکنان را منفجر کند؟
Just Cause هیچوقت کاملا درباره داستان نبوده اما خب وجود یک روایتی ریز و جالب در بازی همیشه از جمله نکات خوب به حساب آمده است. در چهارمین عنوان از این مجموعه، شما پا به سرزمنی در آمریکای جنوبی به اسم Solis میگذارید. پروتاگونیست دوست داشتنی سری یعنی "ریکو رودریگز" این بار در مقابل نیروی نظامی Black Hand قرار دارد. این گروه نظامی توسط شخص "گابریلا مورالز" کنترل میشود. این گروه نظامی در عناوین قبلی این سری، یعنی اولین نسخه و Just Cause 3 هم حضور داشته است. چیزی که داستان این نسخه را کمی متمایزتر میکند، این است که ظاهرا پدر "ریکو" قبلا در این گروه کار میکرده است. بدنبال این ماجرا هم "ریکو" تصمیم میگیرد که تا ته این قضایا برود تا پاسخ سوالاتش را پیدا کند.
داستان بازی از قرار معلوم جالب بنظر میآید. احتمالا فضای روایت جدید از جدیت بیشتر برخوردار بوده و به لطف شخصیتر شدن مبارزه بین "ریکو" و گروه Black Hand، احتمالا شاهد صحنههای شگفتآور و حساس بیشتری خواهیم بود. اما بگذریم از روایت بازی و بپردازیم به رکن اصلی یعنی گیمپلی دیووانهبار این مجموعه. در ابتدای امر باید گفت که یار و همراه قدیمی شما یعنی Grappling Hook بهتر و باحالتر از همیشه بازگشته تا نیازهای کشنده شما را برطرف کند. نسخه جدیدی که در دستان شما قرار دارد دارای 3 حالت کلی است. حالت اول عبارت از پرتاب تیغه دستگاهتان با سرعتی باور نکردنی سمت دشمن یا محیط. مشابه این حالت در نسخه 3 هم بود اما خب قائدتا تنظیمات جدید موجب بهتر شدن و البته تنوع بیشتر شده است. برای مثال شما میتوانید یک C4 را با چنین سرعتی پرتاب کنید یا اصلا تیغه خود را طوری تنظیم کنید که بعد از برخورد منفجر شود.
حالت دوم به شما اجازه میدهد که اشیا مختلف را به وسیله طناب تیغه مخصوصتان به یکدیگر وصل کنید، قابلیت نمادین مجموعه. و درنهایت حالت سوم که یکجور ایجاد بالن است. برای مثال فرض کنید که تیغه خود را به سمت دشمنی پرت کردهاید. با استفاده از این فناوری جدید شما میتوانید یک بالن را از تیغه خود احضار کرده و دشمن را به هوا بفرستید. تمامی قابلیتهای یاد شده را در بازی میتوان شخصی سازی کرد. این یعنی یکجور Implement انجام دادن بر روی دستگاه خود که مسیر را برای هزاران پتانسیل نهفته باز میکند. بنابر ادعای سازندگان چیزی حدود 4 میلیون ترکیب احتمالی در بازی وجود دارد که به وسیله قرار دادن این تنظیمات مختلف درکنار هم بدست میآید. مثلا برای حالت اول، کاری کنید که هم سریعتر برود، هم منفجر بشود و هم بعد از انفجار تکههای انفجاری مختلفی را سمت دشمن بفرستد. این حالت ارتقا دادن از جمله مواردی است که یک عنوان چون Just Cause نیاز دارد زیرا بازی اصلا درباره احتمالا است. Just Cause از شما میخواهد که راههای مختلف را برای کشتن و خراب کردن امتحان کنید و خب چه چیزی بهتر از اینکه به شما اجازه دهد خصلتهای ذاتی تجهیزاتتان را خود تعیین کنید؟
تغییرات وعده داده شده بسیار جذابند. تنها فکر اینکه این همه ترکیب برای کشف کردن وجود دارد به تنهایی باعث داغ شدن مغز میشود اما باید کمی هم احتیاط کرد. درست است که پیچیدهتر شدن کمی سختیهایی را در کنترل بدنبال دارد اما فراموش نکنیم که عناوینی هم هستند همین میزان پیچیدگی را کاربر دوستانهتر و روانتر درست میکنند. اگر قرار باشد کنترل Hook شما در نسخه چهارم مثل سومین شماره کمی غیرقابل کنترل و در مواقعی خارج از دست باشد آنوقت 4 میلیارد ترکیب هم نمیتواند ناجی بازیکن در مواقعی که اعصابش خرد میشود باشد.
از جمله مشکلات بزرگ نسخه سوم، این بود که محیط بازی همچون گورستان خالی و مرده بنظر میرسید. نقشه بازی بسیار بزرگ بود و از نظر گستردگی هیچ خردهای نمیشد بر آن گرفت اما خب عاری از هرگونه محتوا بود. نسخه چهارم دقیقا عکس این مسئله عمل میکند. طبیعت بازی، یا بهتر است بگویم طبیعتهای بازی قرار است شما را متعجب کنند. بازی دارای 4 نوع ابوهوای اقلیمی مختلف است؛ جنگلی، کوهستانی، صحرایی و طوفانی. هر یک از این شرایط اب و هوایی خود چندین ویژگی محیطی فرعی خواهند داشت این یعنی یکجور اقلیم زیرمجموعه. به تبعیت از شرایط جوی، حیووانات و راههای ارتباطی هم تغییر خواهند کرد. برای مثال به لطف وجود محیط برفی، شاهد وجود اسنوبرد خواهیم بود. یا در محیط طوفانی شما میتوانید به اسانی از گردبادها علیه دشمنان خود به خصوص هلیکوپترها استفاده کنید. در صحنهای حتی شاهد این هستیم که موارد منفجره بخاطر چرخش گردباد به اطراف پرتاب میشوند و خسارات بسیاری را وارد میکنند!
این خاصیت هم چون تغییرات قبلی، موجب شکوفایی پتانسیلهای بیشتر و احتمالات جدید است. بازیکن قادر خواهد بود با استفاده از اب و هوای اطرافش و ابزاری که در دست دارد، راه ارتباطی خود را سریعتر کند یا دشمنان را از پای دربیاورد. به هرحال باید صبر کرد و دید که این مورد چگونه دقیقا در بازی پیاده شده اما سازندگان وعدههای داغی دادهآند. در خصوص وسایل نقلیه، جدای از تنوع گفته شده که مشکلات مختلفی اعم از سختی کنترل ماشین حین رانندگی حل شده و این بار شاهد سیستمی بهینهتر در قبال رانندگی خواهیم بود.
از آنجایی که Black Hand نیروی مجهزی است، به همان تناسب تکنولوژی نظامی مورد استفاده آنها هم بسیار پیشرفته است. اگر یادتان باشد از نسخه قبلی، نه تنها هوش مصنوعی کمی ضعیف بود بلکه گروهکهایی که به جنگ با شما میامدند هم زیاد نبودند. الان مسئله فرق میکند، سربازانی هستند که غیب میشوند. برخی سپرهای بزرگ فلزی دارند یا حتی تفنگهایی دارد که لیزر شلیک میکند. چالش لزوما بد نیست اما چالشی که بیمزه باشد سرگرم هم نمیکند. Just Cause 4 ظاهرا سعی دارد که دشواری بیشتر را با فرمول سری ترکیب کند و اینگونه، تنگناهای جذابی بسازد. قابلیت استفاده از Beaconها هم بهتر شده و احتمالا دیگر نیاز به صبر کردن برای استفاده مجدد از آنها نخواهید داشت.
موتور گرافیکی بازی یعنی Apex که سازندگان تعریفش را میکنند از جمله موارد حائز اهمیت است. آنها مدعی هستند که بدون این موتور گرافیکی ساخت Just Cause 4 تقریبا غیرممکن بود و به لطف فناوری ساخت فیزیک جدیدشان بوده که چنین محصولی ممکن شده است. از حق هم نگذریم فیزیک و گرافیک بازی دیدنی است، بخصوص وقتی به عکسهای مرتبط با طوفانهای مخرب نگاه میکنیم. به هرحال تماشای یک انفجاری واقعگرایانه و گرافیکی در عنوانی که تماما درباره منفجر کردن است باید هم مثبت باشد.
اما خب با تمامی این توضیحات، چه تفکری باعث میشود که بگوییم چهارمین دنباله از این مجموعه لایقتر و بهتر از دیگر بازیهاست؟ نمیشود مستقیم نتیجه گرفت. مواردی که از انها یاد کردیم بر روی کاغذ تنها پیشرفتهای کلی هستند و چیزهایی که نیستند که بگوییم "این نسخه قطعا فرق دارد!" و غیر. اگر کمی دقت کنید متوجه میشوید که مدت بسیاری است اسم Just Cause از رسانه خبری حذف شده و بازیکنان هم چندان اسمی از آن نمیبرند. این به چه خاطر است؟ این عموما برمیگردد به این موضوع که Just Cause بعد از دو نسخه حرفهایش انگار تمام شده بود. نه اینکه بازی لزوما تغییری نکند، اما آنقدر هم چیزی در آن نبود که بازیکن را مرغوب به خرید و تجربه دوباره بازی بکند. موضوع هر نسخه صرفا جنگیدن علیه یک گروه بوده و بازی سریعا از شما میخواهد که فقط خراب کنید. سرگرم کننده است اما فقط همین، آیا دیدن انفجارهای بیشتر با گرافیکی بالاتر باعث میشود که Just Cause 4 دوباره بر سر زبانها بیاید؟
گویا سازندگان کمی بر این موضوع آگاهی یافتهاند. آنها میدانند که مجموعه Just Cause 3 آنطور که باید و شاید نتوانست توجه به خود جلب کند و اگر قرار بود در نسخه چهارم هم همان طریقت قبلی را ادامه بدهند احتمالا موضوع مشابهای رخ میداد. برای همین دست به تغییرات وسیعتری زدهاند. برای مثال همین مورد آب و هوا باعث میشود که تصویر بازیکن از این بازی کمی تازهتر شود. القای حس تازگی و جالبی ناخوداگاه از طریق همین موارد ریز بدست میآید، اینکه شما فقط یک محیط تازه را ببینید. اتش را در اوج سرما ایجاد کنید و خیالی به شما دست بدهد که گویی همه چیز رنگی تازه دارد. با این حال، نمیتوان منکر این حقیقت شد که Just Cause 4 دارد کم کم تبدیل به یک Assassin’s Creed میشود و اینجاست که از خود میپرسیم تا کی قرار است با "ریکو" منفجر کنیم و به جلو برانیم؟ سازندگان بهتر است از الان به فکر این باشند که چگونه میشود این حفره اساسی را پر کرد والا یکی از محبوبترین مجموعههای اکشن به راحتی سقوط میکند.
تنها باید صبر کرد و دید که آیا Just Cause 4 میتواند وعدههای جدیدش را به لطف رنگ و لعاب جدیدی که بر خود گرفته محقق سازد یا خیر. این بازی در تاریخ 13 آذر مطابق با 4 دسامبر بر روی کنسولهای خانگی و سیستمهای شخصی عرضه خواهد شد.