"گابریل اسلویر" به مدت 5 سال برروی Red Dead Redemption 2 کار میکرده است. البته در صفحه IMDB وی از سال 2013 کارهای دیگر از جمله سریالهای Power ،Jussica Jones و Narcos نیز دیده میشود ولی در میان قسمتهای این سریالها، او به دنیای وسترن Rockstar باز میگشته تا در نقش "خاویر اسکوئلا" به بازی بپردازد.
به گزارش پردیسگیم و به نقل از Eurogamer، "اسلویر" در ابتدا خبر نداشته برای چه پروژهای استخدام شده است. پس از همکاری با Rockstar در GTA V، به دلیل رفتار و مزیتهای خوب او مشتاق بوده تا دوباره با Rockstar کار کند پس بدون داشتن اطلاعات کافی قرارداد امضا کرده اما در ابتدا نه از نام بازی و نه از نام شخصیتش خبر نداشته است.
در ادامه میتوانید برخی از خاطرات جالب "اسلویر" از روند توسعه بازی را مطالعه کنید.
مطلعشدن از پروژه
"Rockstar در پنهان نگهداشتن رازها فوقالعاده است. شما نمیتوانید به هیچکس بگویید که در حال کار برروی چه پروژهای هستید. آنها همه چیز را به ما نمیگفتند ولی ما به زودی متوجه پروژه و همچنین پیشدرآمد بودن آن شدیم .. "
"اولین صحنهای که ضبط کردیم نجاتدادن "جان" از دست گرگ ها بود. صحنهای وجود دارد که "خاویر" با مشعلی در دست به سمت گرگها میرود ولی خب این صحنه دقیقا به این گونهای که اکنون در بازی میبینید رخ نداد. من در گذشته با Rockstar برای بازی GTA V همکاری کرده بودم ولی اکنون نمیدانستم چه اتفاقاتی در حال رخدادن است. "
"در آن زمان نمیدانستم نقش چه کسی را بازی میکنم. البته مطمئنا بعد از چند ماه به خاطر چکمهها، لهجهی خاص شخصیتها و محیط استودیو متوجه وسترن بودن بازی شدم. و خب نیازی به نابغهبودن نیست تا متوجه شوی Rockstar چه عنوان وسترنی در دست ساخت دارد! "
دوستی با بقیه افراد
"به ندرت پیش میآید که برای 5 سال، با افرادی بسیار خوب و خوشبرخورد برروی چیزی کار کرده و با آنها به خوبی خو بگیرید. نکته جالب اینجاست که هر کس کمی از عادات و رفتار شخصیت خود در بازی را به صورت ناخودآگاه گرفته بود و همانند آن را رفتار میکرد. به یاد دارم یک روز در زمان ناهار "بنجامین بایرون دیویس" (صداپیش شخصیت رهبر گروه، داچ) در حال حلکردن یک جدول از روزنامه New York Times بود و آن را دقیقا همانند "داچ" حل میکرد.
روند فیلمبرداری
"بسته به روند داستان، ما بعد از هر 3 هفته فیلمبرداری، 3 هفته استراحت میکردیم. به نظرم در زمان کار برروی Red Dead Redemption 2 در 7 سریال تلوزیونی و چندین فیلم نیز بازی کردم. ولی بعد دوباره چکمه میپوشیدم و کنار آتش درباره مکزیک صحبت میکردم."
"پس از مدتی متوجه شدم که امکان رخ دادن هر چیزی وجود دارد. اگر ما سهشنبه فیلمبرداری داشتیم، احتمال اینکه دیالوگهایم در دوشنبه یا حتی سهشنبه به دستم برسند وجود داشت. اگر خوششانس بودم آنها از جمعه برایم ارسال میشدند تا بتوانم قبل از رفتن جلوی دوربین کمی تمرین کنم. "
"برخلاف یک سریال تلوزیونی که میدانم دقیقا میخواهم چه کار کنم، در یک پروژه Rockstar شاید بدانید قصد انجام چه کاری را دارید، ولی احتمال اینکه نتوانید طبق برنامهی ذهنیِ خود پیش رفته و همه چیز روند متفاوتی به خود بگیرد، وجود دارد. شاید فکر کنم میدانم صحنه درباره چه چیزی است، ولی دیالوگهای دیگران و اتفاقات چیز دیگری را نشان میدهد …"
"اگر در صحنهای باشید که هیچ دیالوگی ندارید، میتوانید آن جا ایستاده و دیالوگهای بقیه گوش کنید ولی به احتمال زیاد نمیفهمید که صحنه و موضوع صحبتها دقیقا درباره چه چیزی است."
سختیها و پیچیدگیهای موشنکپچر
"در فرمت دیجیتالی محدودیتهای وجود دارد که گاهی کار را سختتر و گاهی آسانتر می کند. من مجبور بودم بیش از 8 آهنگ را از طریق گیتار نواخته و همراه آنها بخوانم. آنها از قبل حالتی را برای "خاویر" طراحی کرده بودند. پس من مجبور بودم در حالی که لباس مخصوص موشنکپچر را پوشیدهام، دهها دوربین دنبالم میکنند و لباس و دور انگشتانم مملواز توپهایی کوچک است، در حالتی سخت و از پیش تعیینشده نشسته و گیتار بزنم. "
"مردم درک نمیکنند که نحوهی خواندن دیالوگها و خطها زمانی که آرتور نزدیک یا دور است، شما در حالت روحی خوب یا بدی قرار دارید، دوش نگرفتهاید، یا آرتور با لگد شما را از خواب بیدار کرده، باید متفاوت باشد. اینها همگی نیازمند تلاش، دقت و تمرکز بسیاری است. "
دموها و پایانهای تقلبی
"به یاد دارم بعد از فیلمبرداری صحنهای، بیشتر بخشهای آن حذف شدند. من در اتاق نویسندگان نبودم ولی حرفهایی پخش میشد که آنها در ابتدا قصد داشتند با فلان شخصیت فلان کار را انجان دهند، ولی بعد نظرشان عوض شده است. ما نیز همانند بقیه فقط حدس میزدیم."
"و سپس این احساس را داشتم که آیا دارید این پایانهای تقلبی را برای ما ضبط میکنید؟ تا ما را گیج کنید؟ آیا اینها چیزهاییست که بعدا دربارهشان تصمیم خواهید گرفت یا …؟ ولی خب روند کار اینگونه است. در فیلمها نیز از بسیاری از صحنهها هیچگاه استفاده نمیشود. "
ارتباط با بقیه
"شاید بین 25 تا 30 نفر در جایی که ما فیلمبرداری میکردیم، حضور داشتند. و من با چندین تهیهکننده نیز در ارتباط بودم. اما دوربینهایی نیز وجود داشتند که به صورت مستقیم و زنده تصاویر ما را برای افرادی در سندیگو یا ادینبورگ میفرستادند. افرادی که من هیچگاه ملاقاتشان نکردم … "
نظر شما درباره صحبتهای "اسلویر" و سیاستهای Rockstar چیست؟ لطفا دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.